روز ۱۵ آبان ۱۳۶۰، حزب ما بدنبال آغاز مرزبندی با انحرافات رویزیونیستی کنگره اول و اتخاذ سیاست سرنگونی رژیم سرمایهداری مذهبی حاکم، به پای اثبات عملی این مرزبندی رفت. این حرکت بیا ن شور مبارزاتی کمونیستهائی بود که در پا فشاری روی مشی مبارزه تا به آخر و خدمت به امر رهائی پرولتاریا و تودههای زحمتکش، در برابر دشمنی به مراتب قویتر با در هم شکستن خط محاصره و عقیم گذاشتن عملیات سرکوب دشمن، حماسه آفریدند.
در تدارک مبارزهی مسلحانه ، اکثریت رفقای حزبی آمادگی خود را برای شرکت در این مبارزه اعلام داشتند؛ و حزب که دورهی گذار از کار مسالمت آمیز “قانونی” به تدارک مبارزه مسلحانه را در شرایط تشدید سرکوب و اختناق و آغاز حملات سیستماتیک رژیم و موج بازداشتها و اعدامهای جمعی می گذراند، توانست سیاست خود را با این روحیه عالی مبارزاتی انطباق دهد. این در حالی بود که جمعبندی از عملکرد گذشته در دستور کار قرار داشت و مجموعهی حزب از کادرها تا اعضاء، خواستار تعدیل و رادیکالیزه شدن این جمعبندی و مرزبندی قاطع و همه جانبه با اشتباهات و انحرافات گذشته و طرد آنها در جهت تضمین ادامه کاری حزب بودند. خون پاک رفقای ما، که در جریان این عملیات جان باختند، وثیقه و تضمینی برای تحقق هر چه قاطعتر این اهداف بود.
بعبارت بهتر، حرکت مسلحانه حزب ما، که در تداوم شرکت عملی رفقای ما در درگیریهای خیابانی با باندهای سیاه اوباش حزباللهی وابسته به سرمایهداران کمپرادور حاکم، با تدارک این مبارزه در شمال، جنوب (فارس) و کردستان، پی گرفته شد؛ موتور محرکی در حرکت به جلو و سمت دادن به مبارزه ایدئولوژیک درون حزبی در جهت به زیر کشیدن اپورتونیسم و اپورتونیستها از رهبری و دستیابی به خط مشی انقلابی پرولتری و زدودن انحرافات گذشته و شفافیت بخشیدن به مواضع انقلابی حزب بود، که از پلنوم پنجم کمیته مرکزی اول (بهمن ۵۹) آغاز شد، و با اجلاس دفتر سیاسی (بهمن ۶۱) دنبال شد و به برگزاری موفقیت آمیز کنگره دوم حزب (پاییز ۶۳) و سپس دستاوردهای پلنوم دوم کمیته مرکزی دوم حزب (پاییز ۶۴) و در مرکز آن رد و طرد کامل تز رویزیونیستی “تئوری سه جهان”، ارتقاء یافت.
تدارک مبارزه مسلحانه حزب در شمال، صرفنظر از کمبودهای آن؛ در عین حال که بیان شکلگیری یک کیفیت جدید در حزب ما بود؛ در همان حال، بستر کیفیت و تغییرات جدیدی بود که حیات تازهای را با خود برای حزب ما به ارمغان میآورد.
طبیعی است که این کیفیت و این تغییر، که مستلزم از سر گذراندن یک مبارزه سخت و طولانی بود؛ با روحیه و تفکر افرادی که به دلیل تعلق طبقاتی موضع خرده بورژوازی خود، تنها در شرایط دمکراتیک و فعالیت آرام و بی خطر جذب تشکل های پرولتری میشوند و به طور دقیقتر شرکت در انقلاب برای آنها حالت شرکت در یک مجلس مهمانی را دارد؛ و همچنین برای رفرمیستهائی که بدلیل بی اعتقادی به تودهها و انقلاب درازمدت تودهای، تنها در فکر زدوبند از بالا هستند و در تند باد مبارزه طبقاتی عنان اختیار را از کف داده و فرار را بر قرار ترجیح میدهند؛ سازگار نبوده و به موازات زیر ضربه قرار گرفتن حزب از طرف ارتجاع و بورژوازی و چنگ و دندان نشان دادن آنها و همچنین با مشاهدهی عزم حزب اعم از کادرها و اعضاء به مقابله با ارتجاع و پا فشاری روی ادامه مبارزه تا به آخر و علیرغم دادن قربانی؛ از صفوف حزب خارج شده و به زندگی حشرهای خود که نهایتا جز قرار گرفتن در خدمت ارتجاع و بورژوازی نمیباشد، باز گردند.
بدیهی است که حزب ما با تصفیه خود از این عناصر، وفاداری خود را به پیمان خویش با رفقای شهید، به اثبات رسانده و استوارتر از پیش در راهی که با خون این رفقا گلگون شده است، به سوی سوسیالیسم و کمونیسم گام بر میدارد.
گرامی باد خاطره رفقای شهیدمان که با خون خویش از حزب خود و از کمونیسم دفاع کردند!
باز انتشار از رنجبر دوره جدید –شماره پنج آذر ماه هزار وسیصدشصت وپنج
سلام .
در صورت امکان بفرمایید حزب رنجبران ایران در حال حاضر :
_ در کدام اتحاد ها (از احزاب دیگر) شرکت دارد ؟
_ رهبر آن کیست ؟
_ در کدام کشور فعالتر است ؟
_ دیدگاههایش به کدام حزب از احزاب موجود ایرانی و یا خارجی نزدیکتر است ؟
با تشکر از شما .