بحران ساختاری سرمایه داری جهانی وبه سرازیری افتادن ابر قدر ت قرن بیستم از یک سو وفروماندگی و در ماندگی نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی که راه حل را در انحصاری کردن بازهم بیشتر قدرت سیاسی یافته از سوی دیگر، شرایط تغییر یافته نوینی را برای طبقه کارگر ونیروهای مترقی جامعه ایران بوجود آورده است تا در پرتو اصول وتجارب پر ارزش ومعتبر جنبش کارگری، طبق شرایط مشخص کنونی با استقلال رای، بدور از هرگونه کپی برداری، در خدمت به وظیفه تاریخی انقلابات پرولتاریایی، راه پیش روی به جلورا هموار سازند.
اوضاع خوبست، به پیش برای سازماندهی جهانی نوین، خالی از ستم واستثمار، جهانی کمونیستی.
از ایجاد حزب کمونیست ایران بیش از صد سال میگذرد. کارگران وزحمتکشان وتوده های ستمدیده ایران دست در دست هم و بازو در بازو، دراین صد سال، بارها به میدان آمده اند و کارگران به اشکال مختلف از ایجاد حزب تا کنفدراسیون سراسری و متحد خود راسازمان داده اند. آنها در این سال های طولانی هیچگاه صحنه را ترک نکرده اند چون منطق آنها در مبارزه از روند کوچک به بزرگ، کم آگاهی تا آگاهی طبقاتی، افتادن وبرخاستن در برابر دشمن، دشمنی که مرامش سرکوب و جلوگیری از هرگونه سازماندهی آنها بوده است. هر بار نمایندگان بورژوازی دست در دست استعمارگران وسرمایه جهانی خطری از جانب توده ها حس کرده اند دست به زندان، شکنجه واعدام پیشروان کارگری وانقلابی زده تا همچنان به دیکتاتوری صاحبان سرمایه ادامه دهند. در این کارزار طولانی، منطق کارگران اتحاد، مبارزه ، ناکامی، بازهم مبارزه تا پیروزی بوده است. احزاب وسازمان های کمونیستی نیز پس از هر مبارزه وناکامی خون های رفقای جانباخته را پاک کرده، غم را به نیرو تبدیل نموده و با جمعبندی از علل شکست با درایت تر به مبارزه ادامه داده اند.
درس ستُرگ این سال ها چنین است : توده ها سازندگان تاریخند، کارگران انقلاب می کنند و احزاب وسازمان های کمونیستی جزوی از طبقه کارگرند ودسته ای جدا نیستند وبدون تئوری انقلابی وحزب کمونیست هیچ انقلاب کارگری پیروز نمی شود .
جمعبندی های احزاب وسازمان های چپ وکمونیستی گواهی براین واقعیت دارد که آنها نتوانستند استخوانبندی تشکیلات خود را در درون جنبش کارگری استوار سازند و هنوز هم این کمبود موجود است. جنبش های توده ای نود و شش و نود و هشت بار دیگر توده ها به میدان آمدند، از خود گذشتگی و جرأت به مبارزه را تا حد جنگیدن با دست خالی در خیابان ها در برابر تانک وتوپ دشمن به نمایش گذاشتند ولی جای احزاب وسازمان های کمونیستی خالی بود و در نتیجه نقشی در هدایت آنها نداشتند. اگر کمونیستها ونیروهای طرفدار طبقه کارگرایران در گذشته با تمام از خود گذشتگی ها نتوانستند به وظایف خود جامه عمل بپوشانند و تاوان آنرا هم متاسفانه دادند امروز دیگر نباید به خود اجازه دهند اشتبا هات گذشته تکرار شود. اکنون ما بار دیگر با شرایطی روبرو هستیم که هر روز اعتراض واعتصاب کارگری موجود است. کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان در حرکتند و سازماندهی به موضوع روز جنبش ها تبدیل شده است. با توجه به دشمنی دیرینه طبقه بورژوازی ایران با کمونیسم وطبقه کارگر، پیوند فشرده میان آنها از ضروریات است. جنبش های توده ای برای اینکه موفق شوند احتیاج به کادر هایی دارند که در موضع راستین تاریخی طبقه کارگر قرار گیرند، یعنی بدان درجه از آگاهی برسند که نماینده آگاه طبقه کارگر باشند، به علم کمونیسم یعنی تئوری رهایی طبقه کارگرمسلح شوند وبتوانند طبق شرایط مشخص ایران وامروزآنرا پیاده کنند. این کار برای اینکه بتواند به درستی پیش رود کمونیست ها باید بدانند که گردانی جدا از طبقه کارگر نیستند بلکه جزوی ازاو و در خدمت آن هستند و برای پیروزی طبقه کارگر تلاش می کنند. تنها در این صورت است که کارگران در عمل پی می برند که ایجاد یک تشکیلات کادری پیشرفته مسلح به تئوری، حرفه ای که اعضایش تما من وکاملن خود را وقف انقلاب کرده اند پیروزی را تضمین می کند. بدون چنین تشکیلاتی پیروزی غیر ممکن است واگر هم توده ها پیروز شوند چنانچه سال ۵۷ شدند، انقلاب به کجراه می تواند رود و بورژوازی همچنان از در دیگر وارد شود.
در اشل جهانی هم کلیه باور های کهن دموکراسی خواهی سرمایه جهانی به زیر سوال رفته و در مقابله با کوید نوزده ناتوانی نظام های کهنه را جلو چشم میلیون ها انسان به نمایش گذاشته ودامنه بحران ساختاری سرمایه داری را گسترش داده و عمق بخشیده است .
افول ابر قدرت امپریالیستی جهان که زمانی ایدئولوگ های بورژوا صعود آنرا پایان تاریخ خواندند و سوسیالیستها ی رنگ عوض کرده وبریده آنرا امپراتور بلا منازعه تا ابدیت پنداشتند آغاز شده است. این یک تغییر بزرگی است که باید کاملن در بررسی اوضاع به حساب آورد. در همین دوقرن گذشته دست بدست شدن قدرت از امپراتوری بریتانیا به امپراتوری آمریکا صورت گرفت. اما اکنون دیگر اکثریت عظیم مردم جهان به میدان آمده و سدی بزرگ در برابر تکرار تاریخ به شیوه گذشته اند. با سرکردگی یک قدرت جهانی مخالفند، با نظام وتوی چند قدرتی هم که پس از جنگ جهانی دوم بنیاد گذاران سازمان ملل با شور وشوق به استقبالش رفتند تا شاید از جنگ جلوگیری کنند، نیزمخالفند چون عملن با شکست کامل روبرو شده وقدرت های امپریالیستی با دخالت گری ها ی خود سرانه و یکجانبه آنرا دور زدند. امروزدیگر نه چرچیلی هست ونه استالینی – قهرمانان پیروزی بر نازیسم در جنگ جهانی دوم که جنگ سرد ایدئولوژیکی را میان مکتب کمونیسم و باصطلاح دموکراسی بار دیگر کلید زنند. دوران جنگ های تمدن ها وایدئولوژی ها به پایان رسیده است. جنازه حکومت های سرمایه داری را کارگران وتوده ها به خیابان ها کشیده اند؛ وظیفه برداشتن وخاک کردن آنهاست.
سیمای جهان و صف آرایی عمومی انقلاب وضد انقلاب بسود پرولتاریا و رهایی بشریت از یوغ نظام های طبقاتی تغییر کرده است.
با اینکه همچنان تضاد اساسی جهان را سرمایه داران و طبقه کارگر تشکیل می دهند اما صف آرایی نیروها ی انقلابی در برا بر نیروهای ضد انقلابی تغییرات اساسی کرده و بسود اکثریت در حال تکامل است.
دوران تاریخی گذار از ما لکیت خصوصی بر وسایل تولید، به مالکیت همگانی واجتماعی وشورایی کردن جامعه با فرهنگی بدور از فردگرایی لیبرالیستی فرا رسیده است. آلترناتیو کارگری در برابر آلترناتیو های بورژوازی، صف طبقاتی روشن پرولتاریا بعنوان چتر میلیاردی ۹۹ درصدیها، عظیمترین نیروی ستمدیدگان و استثمار شوندگان در تدارک برای براندازی نظام سرمایه داری و جایگزینی اش با نظام سوسیالیستی هر روز بیشتربه نیروی متشکل ومتحد با راه و رسمی بر روال علم، آزادی، بدور ازهرگونه تبعیض وستم، بدون استثمار انسان از انسان، بدون جنگ، زندان، شکنجه واعدام تبدیل می شود. این گرایش تاریخی است، بربستر عینیت کنونی جوامع استوار است . نیروی اساسی وعمده تولید، توزیع ومصرف را تشکیل می دهد و از مرز هفت میلیارد نفری گذشته است. در برا بر این لشگر میلیاردی، مشتی بس حقیرصاحبان وسایل تولید که به جنگ، کشت وکشتار، اعدام وشکنجه، زندان وسرکوب، استثمار انسان از انسان باور دارد موجود است که از درون پوسیده، ظاهرا پر قدرت خود را نشان میدهند که در پوست شیر رفته اند. آنها دیگر بهیچوجه جهانی را تشکیل نمی دهند، اقلیتی اند مچاله شده، جنایتکار، ضد بشریت که در محاصره کامل توده قرار گرفته اند. ما دیگر درپی طرح نوینی برای جهانی کهنه که قدرت های امپریالیستی برای ایجاد توهم عرضه می کردند نیستیم. سرمایه داری دربالاترین مرحله تکامل خود دنیا را به تباهی کشانده، طبیعت را به لبه پرتگاه رسانده وبود ونبود تمدن بشریت را زیر سوال برده است.
دیگر نه سه جهانی موجود است ونه دوجهانی تنها یک جهان پر رنگ، قابل لمس ودر میدان رزم روزانه:
جهانی پرولتاریایی در برابر بورژوازی،
کمونیسم در برابر سرمایه داری،
توده بی شمار نود ونه در صدی در برابر مشتی کوچک زالوصفت میلیونرها
در ایران آلترناتیو های بورژوازی بیش از صد سال است با پشتیبانی امپریالیستها آمده اند وبر قدرت سیاسی حاکم تکیه داده اند و آن جا وآن زمان که تاریخ مصرفشان تمام شده بر داشته شده اند. امروز هم ما شاهد تلاش آلترناتیو های بورژوازی برای جابجا شدن قدرت سیاسی هستیم. آنها با ایجاد توهم در توده ها و ادعای دروغین دموکراسی خواهی، با لجن پراکنی های ضد کمونیستی، جنبش های کارگری وتودهای را آشوبگر وهرج ومرج طلب خواندن تلاش می کنند با دست بدست کردن قدرت همچنان به حکومت سرمایه داری ادامه دهند.
در آستانه سالگرد بهمن پنجاه وهفت امسال همه ی آنها آرزوی جانشینی را در دل دارند ودر رویای رسیدن به قدرت حکومتی چهار دهه است بسر می برند، بعضی ها با طرح عبوراز حاکمیت وبعضی ها با بازگشت به قدرت از درون اعلام کردند. بر جسته ترین آنها بیانیه ۳۴ شخصیت سیاسی درون کشوری است که اصلاح طلبان با چند نفری از طیف ملی – مذهبی، توده ای و سوسیال- دموکرات ها جور کرده اند. آنها پس از رانده شدن از اریکه قدرت توسط انحصار طلبان در این بیانیه خطر فروپاشی جامعه را برخ جناح دیگر می کشند، تمام وکمال کل فروماندگی ودر ماندگی نظام ولایت فقیه در این چهل وسه سال را به گردن جناح دیگر می اندازند وخود را مبرا، عابد ودانا برای ادامه سلطه سرمایه داری معرفی می کنند. از قرار توافق برجام در حال شدن با آمریکا است، خطر براندازی از خارج وبا کمک آمریکا فرو می نشیند، براندازها شمعشان خاموش می شود و اصلاح طلبان باردیگر بال وپر خواهند گرفت.
حزب رنجبران ایران مبرمترین وظیفه کمونیستها ها را برای تحقق برنامه انقلاب سوسیالیستی، پیوند با جنبش کارگری، جزوی از آن شدن، سازماندهی پیشروان کارگری و ایجاد زمینه های طبقاتی واجتماعی یکی شدن تشکل های موجود کمونیستی در حزب کمونیست یکی شده، می داند. بدون چنین حزبی بازهم جنبش ها وموج های انقلابی بر می خیزند و فرو می نشینند وهمچنان بورژوازی با دست بدست کردن قدرت میان خود به سلطه وسرکوب ادامه می دهد. اگردر دفعات قبل مردم با کمونیستها گریستند این بار به آنها خواهند خندید. حزب رنجبران ایران وفادار به کمونیسم علمی بعنوان تئوری راهنمای خود از کلیه احزاب و تشکل های کمونیستی دعوت می کند براساس اصول کمونیسم و برنامه ای که منطبق با شرایط مشخص کنونی جامعه ایران است متحد شوند .
تنها سوسیالیسم پاسخی است راستین به هرج ومرج وبحران کنونی سرمایه داری
تنها تشکلات مستقل کارگریست ظرفی برای سازماندهی عظیمترین توده های میلیونی ستمدیده واستثمارشونده، نه اتحاد های جبهه واحدی احزاب وسازمانها و بلوک های متحد ضد دیکتاتوری.
تنها ایجاد حزب کمونیست متحد، با استخوانبندی تشکیلاتی درون طبقه کارگر است که پیروزی انقلاب سوسیالیستی را تضمین می کند.
پس رفقا در صفی متحد به پیش! برای پیوند با کارگران، برای ایجاد حزب کمونیست متحد !
یک دو به صف متحد، برای گسترش پایه های توده ای، برای سازماندهی لشگر میلیونی ستمدیدگان و استثمار شوندگان!
نیروی توده ها لایزال است، کارگران بزرگترین، متشکلترین وتعیین کننده ترین عامل تولیدند در مقابل مشتی کوچک، فاسد، جنایتکارصاحبان سرمایه، دشمنان آنانند.
توده ها سازندگان تاریخند و امروز در یافته اند میتوانند جهانی نوین را بسود خود وبشریت فتح کنند.
– بهمن ماه هزارو چهارصد شمسی- محسن رضوانی ۱۴ فوریه روز عشاق ۲۰۲۲