زیبایی زندگی ۸۶ ساله ی زنده یاد یونس در اینست که در جهانی پُر هرج و مرج و به گفته خودش پر آشوب راه خدمت به بشریت مترقی را در پیش گرفت و با عشقی لبریز از حقیقت جویی به این باور رسید که چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است. در این سالهای طولانی، آموختن پیشه کرد و درستی و نادرستی آموخته را بارها در عمل آزمود. از شاگردی به استادی رسید ولی همچنان متواضع و یار و یاور رنجبران باقی ماند : “هم میآموزیم و از هم یاد می گیریم ” چنین بود راه و رسم زندگیاش. حزب رنجبران ایران یکی از کادرهای برجستهاش را که متعلق به کل جنبش کمونیستی و کارگری ایران و جهان است؛ بهمراه خلق قهرمان فلسطین، یکی از دوستان دیرینه خود را در روز ۱۹دسامبر۲۰۲۳ از دست دادند. او در شرایطی ما را ترک گفت که بشریت سال خونین نسل کشی مردم آواره فلسطین را پشت سر می گذارد. مرگ او چون کوه دماوند سنگین است، اما باید غم را به نیرو تبدیل کرد و به راهی که او نشان داده است همچنان وفادار ماند.
- کمونیسم علمی افکار هدایت کننده برای انقلاب کردن
دانش او به آنجا رسید که میدانست باید همچنان بیا موزد و آنچه را آموخته با تغییر اوضاع به روز کند . در جریان آموزشهایش از رهبران بزرگ جنبش کارگری از ایسمها ی فردی خود را رها کرد و کمونیسم را بعنوان علم رهایی بخش با دفاع از طبقاتی بودن آن از یکسو و قدرت لایزال آن در تطبیق با شرایط مشخص از سوی دیگر، راهنمای عمل خود قرار داد و به تحقیق وبررسی تاریخ و جامعه ایران پرداخت. در این امر تا آنجا پیش رفت که شناختی کاملاً بدور از هرگونه اروپا مرکزی در باره تاریخ ایران وخاورمیانه عرضه کرد.
- چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است
در همان گام های نخستین به جوهر وظیفه شناسی دست یافت و گفته ابولقاسم لاهوتی عضو حزب کمونیست را که” چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است ” راهنمای تمام عمری خود قرار داد. او کادری پُر کار در اندیشه، قلم ، گفتار و فعال در سازماندهی و وحدت بود. او از پیشروان فعال کنفدراسیون جهانی دانشجویان و محصلین ایران در آمریکا بود و “نشریه ستارخان بایراقی ” را به زبان آذری بعنوان ارگان کنفدراسیون منتشر کرد و از اینطریق به سیمای عمومی جنبش دانشجویی ایران؛ آزاد منشی تا حد حق تعیین سرنوشت ملیتهای ستمدیده بخشید و در برابر شونیسم پان ایرانیستی شاهنشاهی صدای ستمدیدگان ملیتهای سرزمین پهناور ایران شد.
- مبارزه برای یکی شدن کمونیست ها
دکتر یونس پارسا بناب به عنوان یک کمونیست معتقد بود روشنفکر منفرد در جهان پُر هرج و مرجی که سخت غرق در جدال طبقاتی است، پریشان و درمانده می شود. با حرکت از این باور راستین خود در جریان مبارزه درون سازمان انقلابی و سپس حزب رنجبران ایران با انحلال طلبی و پراکندگی همیشه به مخالفت برخاست و برای حفظ یکپارچگی حزب و وحدت صفوف کمونیست ها برای پیوند با جنش های اجتماعی و ایجاد حزب متحد پیشرو طبقه کارگر تلاش کرد. همیشه پیروزی طبقه کارگر را در گرو خط مشی سیاسی درست طبقه می دانست ؛ او تاکید داشت در دوران امپریالیسم و انقلابات پرولتری باید در مبارزه برای براندازی ریشه ای نظام سرمایه داری روی دو پا حرکت کرد یعنی مبارزه علیه سرمایه داخلی را تواما با مبارزه علیه امپریالیسم جلو برد. در زمینه خط مشی سیاسی با حرکت از شرایط جامعه ایران روی مشی عمومی انقلاب پرولتری ایران یعنی بسیج و متشکل کردن وسیعترین نیروهایی که خواهان استقلال، آزادی، عدالت اجتماعی برای براندازی ریشهای نظام سرمایه داری که نافش به سرمایه انحصاری امپریالیستی بند است تاکید داشت . همیشه یاد آوری میکرد که امپریالیسم آمریکا سد بزرگی در پیروزی چنین انقلابی در ایران است. برای توضیح این نقطه نظر اساسی و در عین حال استراتژیکی با دقت کامل مبارزه طولانی میان دو خط مشی سیاسی در ایران را در اثر چهل سال پیش خود تحت عنوان ” استقلال و وابستگی، مبارزه بین دو خط در تاریخ سیاسی ایران ” شاهد گرفته است.
- تاکید روی نکات مشترک برای همکاری پایدار
او تاکید داشت حزب ما جزوی از طبقه کارگراست و هیچگاه نباید فرقهای و جدا از خواست طبقه عمل کرد و به درستی تاکید داشت که طبقه کارگر تنها با رهایی کل بشریت از یوغ امپریالیسم و نظام جهانی سرمایهداریست که می تواند آزاد شود. از این منظر با کلیه احزاب و سازمان های چپ و کمونیست و نهادهای کارگری همچون دوران کنفدراسیون جهانی دانجشویی، همکاری داشت و همراهی می کرد و متقابلاً این سازمانها پارسا بناب را دوست و رفیق خود میدانستند .
- مبارزه مشترک برای حق تعیین سرنوشت
دکتر یونس پارسا بناب در تبریز بدنیا می آید، زبان ترکی زبان مادریاش است و نوشتن و خواندن آنرا خوب می داند، برای رفع ستم ملی در همه زندگیاش مبارزه می کند و این مبارزه را در دوران تاریخی کنونی و در سرزمین پهناور ایران با بیش از چندین هزار سال زندگی مشترک اقوام و ملل مختلف در پیوند ناگسستنی با مبارزه رهائی بخش سوسیالیستی طبقه کارگر و متحدانش می داند. در زیر ” جمع بندی ونتیجهگیری” او را در اثر “مسئله ملی و هویت ملیت ها در ایران” که در اردیبهشت 1369 در واشنگتن دی سی چاب شد می خوانید.:
جمع بندی و نتیجه گیری
ایران کشوری کثیرالمله و مسکن اقوام متنوع و مختلفی است. این ملیتها ضمن داشتن وجوه و اشتراک اتنیکی و متمایز مانند زبان، فرهنگ و خُلقیات و سرزمین؛ وجوه ه اشتراک کشوری و دولتی و تاریخی را نیز دارا میباشند که زندگی مشترک آنها را در طول تاریخ پر از فراز و نشیب و پُر تلاطم ایران میسر ساخته است. آنها در سرزمین بهم پیوسته ای قرنها در فلات کوهستانی و آفتاب زده ایران زیسته و هر یک به نوعی بخاطر کسب و حفظ استقلال و آزادی مبارزه کرده و حق ایرانی بودن را با جان و دل کسب کرده و از میهن خود که ایران نام دارد دفاع نمودهاند. این ملیتهای متنوع چه آنهایی که در اکثریتاند و چه آنهایی که در اقلیتاند چه آنهایی که بیشتر از هزار سال است ساکن ایرانند و چه آنهایی که در پانصد و یا صد سال اخیر ساکن ایران شدهاند در نتیجه جانفشانیها و قربانیها با خون خود درخت کهنسال سرزمین مستقل ایران را آبیاری کردهاند و امروزه باید همه آنها حقوق مساوی بویژه در مسایل ملی و فرهنگی داشته باشند. ما صرف نظر از تعلقات ملی مذهبی و فرهنگی و عقیدتی هرگز نباید دچار تمایلات شوونیستی و تعصب ملی نسبت به دیگر ملیتها و گزاف گویی درباره ملیت خود شویم. اگر ما در تاریخ پر از فراز و نشیب و پرتلاطم خود به مثابه یک ملیت از ملیتهای دیگر تجاوز و ستم دیدهایم بنوبه خود از شرکت در ستم و تجاوز به ملیتهای دیگر در ایران نیز مبری نبودهایم. ولی در مورد هر یک از ملیتهای ساکن ایران ؛ مسؤول واقعی، قشرهای ستمگر فوقانی قدرتهای حاکم بودهاند که آزمندانه خواستار حفظ امتیازات نامشروع اقتصادی و توسعه بازارهای خود به بهای نابودی و اضمحلال ملیتهای متنوع ایران بودهاند. افتخار ما باید به ابداعات علمی و آفرینشهای فولکلوریک و اندیشههای رهایی بخش عدالت اجتماعی، آزادیهای ملی و بالاخره به آن چه که مترقی و رفاه بخش است باشد نه به انحصار طلبیهای ملی، کاپیتولاسیون فرهنگی تجاوزات شوونیستی و غرور پان ایرانیستی در ایجاد تمدن و فرهنگی که ایرانی محسوب میشود. هم مردم ملیتهای متنوع ساکن ایران و هم بسیاری از مردمان کشورهای دیگر از افغانستان و پاکستان و هندوستان و چین گرفته تا کشورهای عربی، آفریقایی و اروپایی نقش داشتهاند. لذا غرور مشروع و میهن پرستانه ما باید در عین حال با احساس همبستگی و علاقه و احترام به اصل حق تعیین سرنوشت و مدنیت تمام ملیتهای ساکن ایران و ملتهای دیگر نیز همراه باشد. زیرا، در تحلیل نهایی، استقرار ایران مستقل، آباد، آزاد و پیشرفته تنها در سایه اتحاد دموکراتیک و داوطلبانه تمام ملیتهای ساکن ایران و احترام به حقوق ملی فرهنگ و تمدن کشورهای دیگر بویژه کشورهای همجوار امکان پذیر خواهد بود.
یادش گرامی باد
حزب رنجبران ایران
یاد و نام و راه رفیق یونس پارسابناب گرامی و جاودان باد. تحقیقات و آثار نظری و پژوهشی او نباید فراموش شود یا در تیراژ محدود در کتابخانه های خارج از کشور خاک بخورد. حزب رنجبران ایران وظیفه دارد آثار وی را با کیفیت بالا و حروفچینی دقیق و طراحی گرافیکی مطلوب در فضای مجازی به صورت نوشتاری و صوتی منتشر کند تا نسل جوان امکان بهره بردن از این آثار را داشته باشد. با تلاش و ایمان به راه انقلاب، جای رفیق پارسابناب را باید هزاران کمونیست انقلابی جوان بگیرند و مشعلی را که مارکس و لنین و مائو و انقلابیون دیگر برافروختند به نسل های فردا برسانند. از «رنجبران» توقع دارم در شصتمین سال تأسیس «سازمان انقلابی» بسیار فعال تر و پویاتر و جوانتر و به روزتر از همیشه باشد.