در اوضاع کنونی ایران و جهان دو طبقه پرولتاریا و بورژوازی در برابر هم همچنان صف آرایی کرده اند و یکی موتور پیشروی به جلو یعنی براندازی هرگونه ستم و استثمار از طریق انقلابی سوسیالیستی است و دیگری ادامه ستم و استثمار، حفظ نظام سرمایه داری و ادامه سلطه امپریالیستی در جهان است..
هر اقدام سیاسی در جهان باید مورد بررسی دقیق و زیر ذربین قرار گیرد و به این پرسش پاسخ دهد که به کدام طبقه، به کدام دسته سیاسی طبقاتی، به کدام خط مشی سیاسی خدمت می کند؟ البته این کار آسانی نیست گاو نر می خواهد و مرد کهن!
بدین معنا است که سلاح کمونیسم علمی را باید بکار گیریم و از تحلیل طبقاتی برای شناخت و تعیین درست و نادرست آغاز کنیم. بگذارید قدم به قدم در پرتو اصول و خط مشی عمومی حزب رنجبران ایران جلو برویم تا نقش سیاسی مبارزه مسلحانه در بلوچستان را مشخص نمائیم.
حزب ما در موضع طبقه کارگر ایستاده و موضع طبقه کارگر در شرایط کنونی جهان و ایران مبارزه برای پیروزی طبقه کارگر با هدف سرنگونی سرمایه داری و امپریالیسم و پیروزی انقلاب سوسیالیستی است. هر قدمی که به این سیاست کمک می کند درست و قابل پشتیبانی است. ببینیم این سیاست مبارزه مسلحانه در بلوچستان خدمت می کند یا نه؟ موضع درست در سطح کشوری یعنی بسط و توسعه تشکلات کارگری و متحدان آن که اکثریت عظیم مردم ستمدیده و استثمار شونده را تشکیل میدهند، می باشد.
این نیروی عظیم در شهرهای باد کرده و در مناطق کارگری متمرکزند. و در این دو ده اخیر با تمام سرکوب ها و دستگیری ها همچنان در سنگراند و به امر سازماندهی و مقاومت ادامه میدهند و امروز به نیروی تکان دهندهی انقلابی تبدیل شده اند و بزرگترین کمبود آن نبود تشکل سازماندهی از پیشروان آنهاست که پراکنده اند و پراکنده عمل می کنند. اما با تمام این احوال کمونیسم و سوسیالیسم و عقاید انقلابی برای رهایی در این مناطق جوشان و خروشان است. زندان ها به دانشگاه بزرگ آموزش تبدیل شده است و انقلاب فرهنگی عظیمی علیه ایدئولوژی اسلامی حاکم بر پا است. و هر روز که پیش می رویم دکل یک جنبش انقلابی تحت رهبری طبقه کارگر نمایان می شود.
حال این نماینده کدام طبقه است که در بلوچستان عقب مانده تحت ایدئولوژی مذهبی و شونیسم ضد کمونیستی ملی گرا تفنگ را میخواهد رهبری کند؟ اگر براین نکته وجود نیروهای امپریالیستی و اسرائیل که برای کسب قدرت سیاسی در تهران برنامه دارند را اضافه کنیم آنوقت باید و درست است در دفاع از خط مشی عمومی سیاسی حزب رنجبران چنین مبارزه مسلحانه ای را انحرافی و ضد منافع طبقه کارگر ارزیابی کنیم.
دیلم
ای کاش نویسنده حداقل دو خط هم دربارۀ اوضاع خود بلوچستان و مسائل تاریخی و وضعیت نیروهای تولیدی در آن مینوشت تا مشخص شود اصلاً شناختی از این حوزۀ سیاسی دارد یا خیر. ظاهراً موضوع این مقاله! اظهارنظر دربارۀ درگیری های مسلحانه در بلوچستان است، اما تمام توصیف نویسنده از بلوچستان در “بلوچستان عقب مانده تحت ایدئولوژی مذهبی و شونیسم ضد کمونیستی ملی گرا” خلاصه شده است! این همان تصویری است که بورژوازی مرکزنشین هم از بلوچستان میبیند و تبلیغ میکند و اصولاً به نظر میرسد نویسنده برای شناخت اوضاع جامعه ای که قصد اظهارنظر در موردش را دارد حتی یک وجب از جای خود تکان نخورده است. واقعاً باید به حال آن نیروی سیاسی و حزب افسوس خورد که روزگاری نیروهایش برای برافروختن آتش انقلاب راهی جنوب و غرب کشور میشد و سعی در شناخت مسائل خلق های تحت ستم ایران و کشاندن نیروهای مترقی این خلق ها به میدان مبارزه را داشت و حتی از مرزها عبور میکرد تا میان مبارزۀ ملت ها پیوند ایجاد کند، اما اکنون از دوردست با دوربین دوچشمی بدون اینکه از جای خود بجنبد همان تحلیل بورژوازی دربارۀ خلق تحت ستم بلوچ را این بار با ترمینولوژی مارکسیستی به خورد مخاطب میدهد.