خدمات او به جنبش کارگری و کمونیستی ایران در طول زندگیاش تمام و کمال است.
وقتی ما را ترک می کرد آگاه و وفادار به کمونیسم علمی تاکید داشت:
بدون تئوری انقلابی، بدون مسلح شدن به پیشرفتهترین قوانین تکامل یافته ما دیگری تاریخی و دیالکتیکی نمی توان به پیروزی جنبش انقلابی کارگری برای رهایی ستمدیدگان و استثمار شوندگان و انقلاب سوسیالیستی مطمئن شد.
چاره رنجبرانن وحدت و تشکیلات است. هیچگاه از یاد آوری آن به رفقا خسته نمی شد و تاکید می کرد از میان وظایف فراوانی که موجودند، بخاطر وجود اینهمه تشکلهای پراکنده کمونیستی و سوسیالیستی، بخاطر سابقه طولانی مبارزه طبقه کارگر و وجود تشکیلات مستقل آنها وظیفه مبرم و مرکزی کمونیستها و سوسیالیستها در ایران امروز یکی شدن و ایجاد حزب یکپارچه کمونیستی در پیوند با جنبش کارگری است که اعضای حزب رنجبران ایران باید محکم در دست بگیرند. میتوان گفت او در طول زندگی هفتاد سال مبارزه برای تحقق این وظیفه یعنی ایجاد حزب انقلابی پیشرو پرولتاریایی تلاش کرد.
او از پیشگامان استوار نقد رفرمیسم و رویزیونیسم حزب توده ایران، بریدن از رهبری آن و ایجاد سازمان انقلابی حزب توده ایران بود. سازمانی که توانست بیش از نود درصد از اعضای حزب توده را در غرب متشکل کند و برای ایجاد حزب کمونیست ایران در داخل کشور و در پیوند با تودهها تمام فعالیتهای خود را متمرکز کرد. فارغالتحصیلی از معتبرترین دانشگاههای سویس و فرانسه و با داشتن دکترا در فیزیک هستهای، در پرتو آموزشهای کمونیسم علمی او چون درختی پر بار، رفیقی متواضع و منضبط در خدمت تودههای ستمدیده، زحمتکش و طبقه کارگر بود. او در انجام وظایف، پای در عمل و بی هراس از مرگ همیشه داوطلب بود. پس از تصمیم تاریخی و درست رهبری سازمان انقلابی حزب توده ایران در یاری رسانی به کمیته انقلابی حزب دموکرات کردستان ایران به رهبری اسماعیل شریف زاده، عبدالله معینی و ملا آواره که در کردستان به کار سیاسی مسلحانه در میان تودهها در شرایط دیکتاتوری و سرکوب سلطنتی دست زده و همچون سازمان انقلابی علیه رهبری رفرمیستی حزب دموکرات برخاسته بود، او به جمع کادرهایی پیوست که با سرعت در مدتی کوتاه زندگی در اروپا را رها کردند و خود را به مناطق آزاد شده کردستان رساندند. رفیق علی صادقی که خود در چکنه در خانواده ترک زبان بدنیا آمده بود در کردستان زبان کردی را آموخت و همراه جوانان چپ کرد عراقی جزو پایه گذاران نشریه رزگاری به مسئولیت کاک مصطفی نوشیروان شد. اوضاع تغییر کرد صدام حسین منطقه آزاد شده کردستان را پس گرفت. وجود ابراهیم در خارج ضروری آمد، بنابراین پس از جلسه بکره جو او به بخش خارج تشکیلات پیوست و پس از تدارکارت لازم به افغانستان رفت و از آن طریق با هویتی دیگر به ایران رفت. در ایران دستگیر شد و در اوین زیر شکنجه قرار گرفت، استوار ایستاد و با شکستن درهای زندان اوین مردم او را رها ساختند. جالب اینکه هنگامی که رفقایش او را جلو اوین استقبال کردند، یک راست به جلسه تشکیلاتی بردند. مبارزه در بیرون زندان و وظیفه سازماندهی بدون هیچگونه توقفی برای رفیق صادقی ادامه یافت و او با جان و دل انجامشان را به عهده گرفت. او مسئول کمیته وحدت ۹ گروه و سازمان برای یکی شدن شد که با موفقیت به سرانجام رسید و پس از یکسال کارتدارکی برای کنگرهای در تهران که نمایندگان کلیه تشکلها شرکت داشتند در محیطی مملو از همبستگی کمونیستی، حزب رنجبران ایران بوجود آمد. رفیق علی صادقی در این کنگره با رأی نمایندگان به عضویت کمیته مرکزی و سپس در اولین جلسه کمیته مرکزی به دفتر سیاسی انتخاب شد. و همچنان تا آخرین لحظات زندگیاش بعنوان یک عضو ساده حزب رنجبران و عضو دفتر سیاسی حزب، در نهم اسفند نود و هفت شمسی برابر با بیست و هشتم فوریه دوهزار نوزده میلادی در سن هشتاد و یکسالگی ما را ترک کرد. حزب رنجبران ایران یکی از کادرهای با ارزش جنش کارگری و کمونیستی ایران را از دست داد. اعضای حزب ما همچنان از رفیق علی صادقی می آموزند و در راهی که او تمام زندگیاش را وقف کرد ادامه می دهند.
یادش گرامی باد
حزب رنجبران ایران