تولید با محیط زیست رابطه ای ارگانیک و درهم تنیده دارد. بحران اقتصادی بحران محیط زیست را به دنبال دارد و بحران محیط زیست بر اقتصاد کشور تاثیر می گذارد. کارخانه ها و کارگاه های صنعتی مواد خام را از خارج می گیرند وبه کمک انرژی مورد نیاز به مواد ساخته شده تبدیل می کنند. پسمانده ها از مواد تولید شده و گاز های سمی خطرناک که نتیجه استفاده ازانرژی های ارزان قیمت است در طبیعت تخلیه می شوند. مواد دریافت شده از طبیعت تا انداره ای خود بخود ترمیم و باز سازی می شوند. اما برداشت غیر متعارف و بیش از اندازه طبیعت را با بحران روبرو می سازد. در این صورت لازم است آنچه از طبیعت گرفته شده جایگزن خلاء موجود در طبیعت گردد. زمانی که صاحبان صنایع و دولت های سرمایه داری قادرنیستند میان اقتصاد و محیط زیست ارتباطی ارگانیک بر قرار کنند، طبیعت بتدریج روبه نابودی می گذارد. به این ترتیب تعادل بین محیط زیست و تولید بیش ز اندازه، برهم خواهد خورد. صاحبان سرمایه که به دنبال سود و ارزش اضافی بیشترند در جهت رشد تولید با ولع تلاش می کنند تا بیشتر تولید کنند و تولیدات خود را به بازا عرضه نمایند. صاحبان سرمایه با این رشد ناموزون تولید را بالا می برند و از طرفی بیکاری را از میان بردارند تا اینکه نیروی مولده بتواند تولیدات عرضه شده و باقی مانده در بازاررا خریداری کند. اما هنگامی که کارگران با دستمزد پایین، قدرت خرید اجناس را ندارند، عرضه بیش از تقاضا است و در این صورت نیز ساختار سرمایه داری با بحران روبرو خواهد شد. ازطرفی، کارخانه هایی که بامواد سمی سر . کار ذارند، کارگران را که 8 ساعت در محیط بسته کارخانه رو بروهستند را دچار بیماری می کند. این گونه بیماری ها ناشی از کار گاهی علاج ناچذیرند و تا آخر عمر همراه با این انسان های زحتکش همرا اند و گاهی آنان را با مرگی زود رس مواجه می کند .
درمان نسبت به بهداشت و پیش گیری از بیماری هزینه اش بسیار بالاتر است و بنابر این دولت سرمایه داری از جیب مردم با بالا بردن مالیات ها و غیره از طریق بیمه می پردازد. در این صورت نیز این مخارج بردوش قشر ظعیف جامعه سنگینی می کند و قدرت خرید را پایین می اورد. ضمن این که کارخانه ها ی صنعتی همواره ازسوخت فسیلی و ارزان قیمت استفاده می کنند که خود هوا را آلوده کرده، بیماری های تنفسی و مشکلات قلبی را به همراه خواهد داشت، به لایه اوزون صدمه وارد کرده ودرنتیجه اشعه بیش ازحد ماوراء بنفش بیماری های پوستی را سبب می شود، گیاهان و تولیدات کشاورزی اثرات نامطلوب باقی می گذارد، هرسال برگرمای زمین می افزاید، محیط زیست و در نهایت کره زمین را به سمت نابودی سوق می دهد. آلودگی هوا و آب باعث بروز آفات کشاورزی شده و کشاورزان ناچار می شوند مواد کشاورزی را هر بار سمپاشی کنند ومیوه های تولید شده را قبل ازبردن به بازار با نوعی سم های روغنی شستشو دهند تا بتوانند قبل از عرضه کرده به بازار در انبار های خود نگهداری کنن. سرمایه داری حاضر نیست حتی نیم درصد از ارزش اضافه اکسب شده را در جهت تصفیه پساب های کارخانه بپردازد. نتیجه اینکه رشد تولیدات سرمایه داری به بحران ساختاری سرمایه منجر خواهد شد.
نظام سرمایه داری با رشد تکنولوإی دائما درپی نو آوری در صنایع و مدرنیزه کردن دستگاه های خود بوده و سعی می کند به رشد کمی و مرحله ای خود به حیاتش ادامه دهد. کارخانه ها هرچه مدرن تر شوند و تولیدات آنها بالا تر رود و ارزش افزوده بیشتری کسب کنند، از آنجایی که همان دستمزد پایین را به کارگران می پردازد، لذا سبب استثمار و بهره کشی بیشتراز طبقه کارگر می گردد.سرمایه داری برای سود بیشتر و برای نجات خود از بحران به منابع و ذخائر دیگر کشورچنگ اندازی می کند، با یکدیگر به رقابت می پردازند و جنگ ها را برپا می سازند. اکنون جنگ طلبی در وجود سرمایه داری و به ویژه ابر قدرت امریکا نهادینه شده است. نظام های سرمایه داری امروز خواب راحت را از مردم جهان ربوده اند و زندگی آرام را از آنان صلب کرده اند، نه تنها، بلکه بر اقتصاد کشور های خود اثرات منفی به جای گذاشته اند. درجنگ جهانی اول و سال های بین جنگ جهانی اول و دوم اقتصاد کشورهای سرمایه داری به سمت افول رفت تا اینکه دولت های سرمایه داری توانستند خط تولید صنایع را که در خدمت جنگ قرار داده بودند، به سمت اولیه خود که تولید نیاز های روزمره مردم بود باز گردانند. کشورهای سرمایه داری بتدریج توانستند با رشد تکنولوژی های پیشرفته خطوط کارخانه ها را باز سازی کنند و بی حد و حساب از طبیعت بهره کشی کنند تا بتوانند اقتصاد خود را موقتا بهبود بخشند. اما دیری نگذشت که زرادخانه های خود را باید تقویت می کردند تا اینکه خود را برای تجاوز به مرزها یکدیگر آماده کنند. آنهااز یک طرف در رقابت بایکدیگر از طرفی دیگر به خاطرترس و نگرانی از کمونیسم جنگ جهانی دوم را راه انداختند. دراین جنگ امپریالیسم آمریکا از فرصت استفاده کرد واز بمب اتمی و خوشه ای که خطرناک ترین سلاح بود و بدان دست یافته بود علیه ژاپن آزمایش کرد. سلاحی که مردم بیگناه ژاپن باید خسارت غیر قابل جبران نظام های سرمایه داری و رفتار شرم آور و غیر انسانی امپریالیسم آمریکا را می پرداختند و تا چندین نسل اثرات شوم این تولیدات هسته ای را تا امروزبر دوش خود می کشیدند. این سلاح خطرناک بر طبیعت و محیط زیست اثرات جبران نا پذیری باقی گذاشت.
پس از جنگ دوم کشورهای سرمایه داری مجددا با بحران اقتصادی روبرو ندشد و برای جبران وضعیت خود در پی رشد اقتصادی با شیوه های همیشگی خود _ رشدی موقتی و ناپایدر و غیر معقول_ توانستند اقتصاد خود را سرو سامان دهند. در جگ جهانی، کشور امریکا صدمه ای ندیده بود و بنابراین توا نست قدرت بلا منازع را درجهان کسب کند. در حمله روسیه به اوکرنائینامریکا نقش آتش بیار معرکه را عهده داشت. امروز مردم بی دفاع، زحمتکش و کودکان بی گناه اوکرایین تاوان جنایت آمریکا را می پردازند. جنگی که زندگی ملتی را به نابودی کشیده و محیط زیست را بی رحمانه به سوی نابودی بیشتر سوق داده است. کشور های اروپایی در نتیجه این جنگ تمام نشدنی دچار لطمات اقتصادی شدند. در این کشورها اجناس هر روز رو به افزایش است. اقتصاد د امریکا نیز در شرایط بهتری نیست و اکنون درحال افول است. افول سرمایه اری و ابر فدرت امریکا بر مبنای قانونمندی است بر اساس جنایتی است که به بشریت و بر طبیعت روا داشته است. اکنون مردم ستمدیده کشورهای سرمایه داری و در راس آنها آمریکا به رهبری طبقه کارگر و همچنین طبیعت بهره کشی شده ازنظام های سرمایه داری انتقام خود را خواهند گرفت. اقتصاد سرمایه داری و جامعه اسات و از طرفی . اول ماه مه 2002 جهان، شاهد اتحاد کار گران و جشن با شکوه اول ماه مه در سراسر دنیا بوده است . سال 2022 سال هم پیمانی مجدد احزاب کمونیست دنیا است. احزاب، تشکل ها و سازمان هایی که در حال گسترش اند.
70 سال است که سیستم های سرمایه در مقاطعی دچار رکود اقتصادی و در پی آن مواجه با اعتصابات کارگری و مبارزات مردم در کف خیابان ها می شوند. ابر سرمایه داری امریکا در سال 2008 با رکود اقتصادی روبرو شد در سال 2011 اعتصبات کارگری در امریگا جریان یافت. همین امروز دنیا شاهد افول قدرت های سرمایه داری جهانی است. جنگ اوکرائین اروپا را با مشکلات اقتصادی روبرو ساخته است. جامعه سرمایه داری هرچه به پیش گام برمی دارد اختلاف طبقاتی و دو قطبی شدن بین کار و سرمایه بیشتر نمایان می شود. به همین دلیل است با نگاهی علمی و همه جانبه می توان به سادگی دریافت، جهان از آن نیروی کار و ستمکشان است. سرمایه داری جهانی امروز دچار مشکلات اقتصادی سیاسی است و لذا این سیستم دوام نخواهد یافت. جواع سرمایه داری بنا برماهیتشان قادر نحواهند اقتصاد را توسعه دهند، رشدی مستمر، صعودی و پایدار داشته باشند. رشدی که به همراه و در تعامل وطبیعت باشد.
کشورهای پیرامونی از جمله ایران با نظام سرمایه داری دولتی وخصوصی وضعیت اقتصادیش به مراتب بدتراست . امروز تحریم ها باعث دور زدن تجار و سرمایه داران وابسته به سرمایه داری جهانی شده است و رانت خوای و فساد را افزایش داده است و در نتیجه صاحبان صنایع ودولت و همچنین بازرگانان برای راه اندازی فعالیت های اقتصادی خود ناچا ر به دور زدن اند که این خود هزینه هایی در بر دارد و سرمایه دارن این هزینه ها بر روی اجناس می کشند. اکنون قشر ضعیف جامعه به سمت فقر کامل سوق داده شده، خرده بودرژوازی نسبتا مرفه رابا مشکلات شدید مالی روبرواست ومحیط زیست را به ویرانی کشیده شده است . ساختار اقتصادی ایران هر روز با شرایط سخت تری مواجه تری است، با بحرانی که حکومت را زمین گیر کرده و یارای برخاستن را از او صلب نموده است. حکومت اسلامی ایران، چه با برجام و چه بدون برجام راه نجات در زمینه اقتصادی و محیط زیست برایش باقی نمانده و امروز هر جریانی چه با حمایت امریکا و یا بدون حمایت امریکا اگر بخواهد بر سیستم سرمایه داری تکیه زند جامعه ما شرایط تالاب ها ودریاچه ها خشک شده اند. جنگل ها را نابود کرده اند . ساختمان های زشت و بی قواره که به فضای شهری لطمه زده اند را جایگزین فضاهای زیبا ، طبیعی و آرامبخش شهر ها کرده اند. د موفق نخواهد شد ایران را از بحران کنونی نجات دهد. تالاب ها ودر یاچه ها خشک شده اند. جنگل ها را می برند جای آنرا بساز و بفروش ها با بتن و آهن و با ساختن ساختمانهای چندین طبقه جایگزین می کنند.
باز سازی اقتصاد ایران تنها به دست مردم ابران به رهبری طبقه کارگرامکان پذیر است.
لیلا
مهرماه 1401
.