دراین چند دهه اخیر جهان با تغییرات نکبت باری روبروبوده است. از جمله این تغییرات: جهانی شدن سرمایه، ایجاد بانک جهانی، سلطه آمریکا براقتصاد جهان ودخالت درامورکشورهای سرمایه داری اروپا با امضای قرارداد ناتو پس از جنگ جهانی دوم، نقش دلار، تغییر سیستم اقتصادی کشورهای پیرامونی و تبدیل شدن آ نها به کشورهای سرمایه داری درجه دوم و به نوعی از نطر اقتصادی وابسته به سرمایه داری غرب ودرهم تنیده شدن آنها باسیستم سرمایه داری جهانی. سیستم سرمایه داری که در جهت کسب سود بیشترصاحبان سرمایه است نه تنها از نظر اقتصادی طبقه کارگر را مورد استثمار قرارداده وبه مردم زحمتکش ستم روا داشته، بلکه محیط زیست را به ورطه نابودی سوق داده است. داشتن محیط زیست سالم حق همه انسان ها است و هیچ کسی حق ندارد ….. میلیارد مردم جهان را از این حق محروم سازد. امروز صاحبان صنایع به خاطر سود بیشتربیش از ۷۰ سال است که محیط زیست را به سمت نابودی سوق داده اند و زندگی مردم جهان را به مخاطره انداخته اند امروزسرنوشت مردم جهان در دست تعداد کمتر از نیم در صد جمعیت رقم می خورد.
تخریب محیط زیست امروز یکی از مسائل مهم جوامع بشری است. در این سال های اخیر نمایندگان دولت های سرمایه داری هرچند گاهی به دور یکدیگر جمع می شوند و به دنبال راه حلی درجهت حفظ محیط زیست می گردند، در حالی که محیط زیست همچنان به سمت نابودی کامل در حرکت است. متخصصان ومحققان به این نتیجه رسیده اند که هرسال زمین گرم ترمی شود. در “جلسه گلاسکو” که در سال گذشته در “اسکاتلند” برگزارشد، گزارشات براین مبنا بودکه اگر وضع برهمین روال پیش برود از سیاره زمین چیزی باقی نخواهد ماند. این اجلاس گرم شدن زمین را ناشی استفاده از سوخت های فسیلی و ذغال سنگ که سوختی ارزان قیمت است و در کارخانه های صنعتی از آن استفاده می شود دانست. در این اجلاس نمایندگان دولت های سرمایه داری تضمین کردند که تا سی سال آینده در صدی از سوخت های فسیلی و ذغال سنگ را کاهش دهند و از انرژی های دیگری که طبعا گران تر است جایگزین کنند. اما کارشناسان با محاسباتی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که این حرکت تدریجی شرایط را تغییر نخواهد داد. متاسفانه در جلساتی که به سبب آلودگی محیط زیست برگزار می شود نمایندگان حکومت های سرمایه داری به خرده کاری خود را مشغول می سازند و بعد هم به هر آنچه گفته اند عمل نمی کنند. نمایندگان این کشورها به همه عواملی که باعث آلودگی محیط زیست می شود اشاره ای همه جانبه ندارند و از همه بدتر اینکه به هر آنچه گفته اند عمل نمی کنند.
“جان بلامی فاستر” که در زمینه محیط زیست مطالعاتی عمیق و همه جانبه داشته است و کتاب های با ارزشی در این زمینه از او منتشر شده است. او به نکته ای مهمی اشاره می کند: “در طول یازده هزار و هفتصد سال تمدن بشر، جغرافیا طبیعت را خود اداره می کرد و هیچگونه دستکاری در طبیعت مشاهده نمی شد. اما از سال ۱۹۵۰ فعالیت های اقتصادی و اجتماعی این قانونمندی را برهم زد.” ما با مطالعه و پایه قراردادن مطالعات خود در طول بیش از ۷۰ سال حاکمیت بلا منازع امپریالیسم در جهان متوجه خواهیم شد، چگونه با سرمایه داری جهانی برنامه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود سیر حرکت انسانی و آشتی با طبیعت را به قهقرا برده است.
اکنون به عواملی که در طول بیش از ۷۰ سال در جهت نابودی طبیعت و نابودی سیاره زمین در حرکت است به طور اختصار اشاره ای خواهیم داشت:
۱- جنگ و آلوده شدن محیط زیست امپریالیسم آمریکا یبش از ۷۰ سال است که برای تبدیل شدن به قدرت بلا منازع در جهان، چه به صورت مستقیم و چه به صورت نیابتی جنگ ها را بپا می کند. در این جنگ ها از بمب اتم گرفته تا سلاح های کشتار جمعی مانند بمب های خردلی و شیمیایی استفاده کرده است. به کارگیری این سلاح ها، نه تنها محیط زیست را به سمت نابودی سوق داده است، بلکه لطمات روحی و جسمی را برای انسان های بیگناه که نقشی در برپایی این جنگ ها ندارند به ارمغان آورده است. جنگ نه تنها انسان ها را نابود می کند، بلکه اثرات مخرب و جبران ناپذیرش را درکل طبیعت و تخریب آن باقی می گذارد.
۲- ویروس های خطرناک درجهان
اشاعه ویروس های خطرناکی که امپراطوری جهانی در لابراتوار های بیولوژیک خود، د ر حیاط خلوت هایش تولید می کند. چند ماه پیش در اوکرائین ۳۰ لابراتوار بیولوژیک کشف شد که خود نمونه ایست از جنایت حکومت آمریکا نسبت به مردم جهان و محیط زیست.
۳- استفاده از سوخت های فسیلی و ارزان قیمت در صنعت سرمایه داری در این سال ها از سوخت فسیلی و ذغال سنگ استفاده کرده است. بدین ترتیب گازهای گلخانه ای هوا را آلوده کرده و لایه اوزون را نازک کرده است. در نتیجه تابش شدید خورشید و اشعه ماوراء بنفش حاصل از اشعه خورشید، گیاهان و مراتع را نابود کرده، به کشاورزی و دامداری لطمه زده است.
۴- استفاده از سم و کودهای شیمیایی در کشاورزی باتوجه به آلودگی هوا، گرم شدن زمین و تابش اشعه ماوراء بنفش، کشاورزان ناچارند ازسم هایی برای دفع آفات تولیدات شان استفاده کنند، سم هایی که برای انسان مضر است. مضافا، با اینکه این اقلام سم زدایی می شوند، باید سریعا مصرف شوند، چرا که در انباردوام نمی آورند. کودهای شمیایی برای تقویت محصولات کشاورزی نیزچندان مناسب نیستند. و بهر حال امروز بشر به خاطر وجود سیستم های بیگانه با طبیعت وبا اشاعه چنین فرهنگی که مردم را نسبت به طبیعت بیگانه کرده است دست به گریبان است.
۵- نابود کردن جنگل ها جنگل ها به مثابه ریه در طبیعت عمل می کنند. نابودی آنها به مثابه کاستن اکسیژن در هوا و به مخاطره انداختن زندگی انسان، حیوان و محیط زیست است. جنگل ها زمین را خنک و مرطوب نگهمیدارند و از گرمای زمین می کاهند. بریدن درخت ها، زمین را خشک نگهمیدارد، باعث گرم شدن آن شده و از میزان بارش می کاهد. ضمن آنکه گرم شدن زمین بنوبه خود باعث آتش سوزی جنگل ها می شود. در آمریکا و کانادا برای ساخت خانه ها از چوب جنگل ها استفاده می کنند، در حالی که منابع طبیعیی متعلق به کل مردم این کشورهاست.
و اما جنگل های آمازون که بیش از ۵ میلیون کیلو متروسعت دارد و به مثابه ریه سیاره زمین شناخته شده است. در حالی که افراد و شرکت های سود جو هرساله درختان جنگل های آمازون را می بُرند و آنها را به غارت می برند و یا با سوزاندن جنگل، زمین جنگل های سوخته را برای به دست آوردن سود، تبدیل به کشتزار می کنند. جنگل ها ی آمازون بیش از پنج میلیون کیلومتر وسعت دارند و زیستگاه های بزرگی برای حیوانات و انواع موجودات زنده هستند. می توان حدس زد جنگل های آمازون با وسعت عظیم اش چه مقدار دی اکسید کربن را جذب می کند و چه مقدار اکسیژن را تولید می کند. هستی کره زمین وابسته به وجود جنگل های آمازون است. اما سود جویی ها و منافع شخصی چشم ها کور، گوش ها را ناشنوا و قلب ها را سنگ کرده است. ۶- آلودگی آب رودخانه ها و دریا ها سرازیر شدن ضایعات کارخانه ها و فاضلاب های شهری به رودخانه ودریا ها سبب آلودگی آب ها می شود که این مسئله نیز زندگی محیط زیست را به مخاطره می اندازد.
و حالا چه باید کرد؟
آنچه که مسلم است ازنظام های سرمایه داری آبی گرم نمی شود. تنها زمانی شرایط تغییرمی کند که مردم، خود کشورشان را به صورت شورایی تحت هدایت و رهبری طبقه کارگرو حزبش اداره کنند و این زمانی امکان پذیر است که مردم بدانند ریشه این بد بختی ها کجاست. خوشبختانه امروز طبقه کارگر ایران نه تنها از نظر نیروی مادی به نیروی تعیین کننده ای تبدیل شده است، بلکه در صحنه اجتماعی و سیاسی بیش ازپیش موثر است. طبقه کرگر زمانی که به آگاهی برسد استثمار سرمایه داری را با تمام وجودش و در عمل لمس می کند، ضمن اینکه در کارخانه که خود ملات است برای پیوند این طبقه کار می کند، رنج ها و مشکلات مشترک آنها را بیکدیگر نزدیک می کند. او با قوی ترین سلاح که حزبش است در مبازه پیگیرو استوار است. طبقه کارگر با جمبندی از گذشته احزاب کمونیست و با تکیه برنکات مثبت وبا انتقاد از کمبودهای آنها، حزب کمونیست قدرتمند تری از همیشه با برافراشته نگهداشتن پرچم سرخ تا به آخربرای نجات خود و بشریت و برای رسیدن به جامعه ای سوسیالیستی مبارزه را ادامه می دهد. امروز امپریالسم در حال افول است و احزاب کمونیست در حال شکوفایی اند.
به امید پیروزی طبقه کارگر و مردم ستمدیده!
مرگ بر نظام سرمایه داری!
لیلا
شهریورماه ۱۴۰۱