نمایندگان سرمایه داری جمهوری اسلامی کمونیستها ودیگر نیروهای دموکرات وملی را کشتند چون آنها باور داشتند که می توان جهان بهتری ساخت که درآن عدالت اجتماعی برقرار باشد و هیچ انسانی نه کولبر باشد ونه گور خواب وکارتن خواب. کمونیستها را کشتند که مخالف مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و واگذاری عدالت اجتماعی به دست نامرئی بازاربودند که آگاه بودند نتیجه اقتصاد نئولیبرالیستی فقروبد بختی اکثریت عظیم مردم ایران و انباشت سرمایه در دست مشتی کوچک است. همان اقتصادی سرمایه داری وابسته مونتاژی محمد رضا شاه با صا حبان جدید تازه به دوران رسیده اسلامی که هم نادان تر بودند وهم حریص تر از هزار فامیل قبلی. زندگی صحت نظرات کمونیستها را که بابت آن به سنگینی کوه دماوند پرداختند ثابت کرد. اما کو نمایندگان اینهمه جنایات در دوران سلطنت وولایت فقیه که به این واقعیت تاریخی اعتراف و از بیهودگی نظرات پوچ و انتقام جویانه خود انتقاد کنند.
بحران کنونی مسکن که در بعضی شهر ها ی بزرگ مشتی کوچک صاحب هزاران واحد اجاره ای هستند – در تهران یک نفر دوهزاروپانصد واحد را در انحصار دارد و در مقابل میلیون ها انسان ایرانی بیخانمان واجاره نشین که تا هشتاد درصد درآمد خود را باید به این زالو صفتان سرمایه دار بعنوان اجاره ماهانه بدهند ناشی ازهمان نظام اقتصادی سرمایه داری اسلامی است که بنیان گذارش بساز بفروش زمان شاه و سردار سازندگی در جمهوری اسلامی حجت الاسلام علی اکبر رفسنجانی بود. به این وضع ناهنجارباید میلیون ها حاشیه نشینان وبی خانمانان را اضافه کرد. جمعیعتی که هر روز رو به افزایشند. تجربه جهانی نشان میدهد کشورهای پیرامونی چون ایران که حاکمانش راه اقتصاد نئولیبرالیستی را در پیش گرفته اند، به چنان بحران ساختاری سوق داده شده اند که کل جامعه به هرج ومرج و ویرانی گرفتار آمده است. این روز ها در سراسر جهان با شورش های عظیم توده ای روبرو هستیم ، شورش هایی از نوع نود شش ونود هشت ایران. بنظر می رسد حا کمان ایران راه حل را ادامه همان سیاست های چهل ساله وسرکوب مخالفان می دانند. قانون مصوبه اخیر مجلس در این زمینه مثل بقیه مصوبات در چمبره مافیایی دستگاه های فاسد اداری وامنیتی گیر خواهد کرد. همه شواهد در میدان گواهی بر آن دارد که دیگر با دستگیری، زندان واعدام نمی توان جلو خیزش میلیونی هیچ بودگان را گرفت. چنانچه حاکمیت اقدامی ریشه ای بسود زحمتکشان نکند، طولی نخواهد پایید که رستاخیز سهمگین عمومی مردم دودمان جمهوری اسلامی را به زباله دان تاریخ خواهد سپرد. این رژیم با اعمال خود ایران را به لبه پرتگاه کشانده است. همه شواهد حکایت از این دارد که رئیسی هم در جا پای بقیه رئیس جمهوری های قبلی نئولیبرالیستی دارد گام بر می دارد
بحران ساختاری ایران امروز را تنها با اقداماتی ساختاری، ریشه ای و با شرکت اکثریت عظیم توده ها می توان از میان برداشت. مسکن، بهداشت عمومی، معیشت وآموزش رایگان چها ر ارکان اساسی زندگی امروزه بشری است که در کشور ما در بحرانی ساختاری قرار دارد. این بحران به دست مشتی کوچک مافیای حاکمیت با زور واسلحه ، زندان وشکنجه بوجود آمده است وتنها بدست اکثریت عظیم قربانیان این نظام و در خدمت آنها قابل تغییر است. راه حل درون حکومتی و جناحی سال هاست تمرین شده است واعتماد اکثریت مردم را از خود سلب کرده است. به گفته قشون لایزال میدان ها ماجرایشان به اتمام رسیده است. شرکت از پایین وبا نظارت خود آنها لازم است. سال هاست فریاد آلترناتیو برای تحول ریشه ای توسط کارگران هفت تپه بلند است ” نان،کار ،آزادی اداری شورایی” باید به ندای آنها پاسخ داد.
این روز ها بر اثر همین بحران ساختاری سرمایه داری ودرماندگی و فروماندگی قشر بورژوازی حاکم انحصار طلب، جناح های دیگر بورژوازی از درون حاکمیت واز بیرون ادعای راه حل هایی را دارند. همانطور که شاه رفت وخمینی آمد نمایندگان صاحبان سرمایه، نمایندگان آنها چه در لباس روحانیت وچه پادشاهی توانایی حل مشکل اکثریت را ندارند چون نظام سرمایه داری خصوصی خدمتگزار اقلیت است. تنها یک راه باقی مانده است: سوسیالیسم آنهم سوسیالیسمی که با شرکت اکثریت ستمدیدگان و استثمار شدگان ورهبری طبقه کارگر نظام کنونی را از ریشه بر می اندازد، کلیه دستگاه های بوروکراتیک نظامی واداری را خورد می کند و با انقلابی سوسیالیستی زمینه را برای تحقق برنامه سوسیالیستی در خدمت همان اکثریت عظیم فراهم می سازد.
حزب رنجبران ایران برای تغییر بنیادی طبقاتی وپیروزی طبقه کارگر بر بورژوازی می جنگد، با هرگونه آلترناتیو بورژوازی و امپریالیستی مبارزه می کند و چاره وراه حل را در زیر شعار ” چاره رنجبران وحدت وتشکیلات ” می بیند.
مستاجر