بریده و چکیدهای از دو مقاله (سپتامبر و نوامبر ۱۹۱۴)، در آستانه انفجار جنگ جهانی اول، و منتشر شده در نشریات اروپایی و به قلم رهبر حزب بلشویک که در تبعید به سر می برد.
از مقاله اول
تمرکز سوسیال دموکراسی در لحظه کنونی باید بر روی مسایل زیر باشد:
اول از هر چیز، پروپاگاند و تبلیغات همگانی ما، گذشته از این که در میان تودههای وسیع کارگران و زحمت کشان است، باید ارتش و نظامیان حاضر در صحنه و جبهه را هم در برگیرد. پروپاگاند و تبلیغات انقلاب سوسیالیستی ما، باید همراه با این توضیح باشد که تمامی نظامیان کشورهای متفاوت و درگیر، باید اسلحههای خود را نه به سوی نظامیان و بردگان معاش کشورهای دیگر، بلکه به سوی دولتها و احزاب ارتجاعی و سرمایهداری در این کشورها نشانه بگیریم.
احتیاج مبرم به سازماندهی هستهها و گروههای غیر قانونی در ارتش های تمامی کشورهای درگیر و به زبان های مختلف داریم.
مبارزهای بی امان و بدون استثنا علیه هر گونه ناسیونال شوونیسم خرده بورژوازی و بورژوازی در تمامی کشورها.
تلاش در جهت آگاهی انقلابی تودههای کارگری و زحمتکشان، که تمام سنگینی و تبعات ناشی از جنگ بر روی دوش آنها است. که این تودهها در اکثر اوقات دشمنان اصلی اپورتونیسم و شوونیسم و همچنین علیه رهبران کنونی انترناسیونال (۲) که به سوسیالیزم خیانت کردهاند، می باشند.
دوم، پروپاگاند و تبلیغات وسیع ما، که خواهان به رسمیت و قانونی شناخته شدن خود در جمهوریهای آلمان، لهستان، روسیه،….. و دیگر کشورهای اروپایی می باشیم.
سوم، مبارزه علیه سلطنت تزاری و شوونیسم پان – اسلاویست در روسیه. آژیتاتسیون جهت تحقق انقلاب در روسیه و در نتیجه اهداف سریع و کوتاه مدت آن یعنی: آزادی و حق رای برای تمامی مردم و تودههای تحت ستم، یک جمهوری دموکراتیک، مصادره زمینها، خواست هشت ساعت کار کارگران.
برگرفته از مقاله “وظایف سوسیال دموکراسی انقلابی در جنگ اروپا” لنین، سپتامبر ۱۹۱۴
از مقاله دوم
سرمایهداری آلمان در راس یک گروه از کشورهای جنگ طلب می باشد. که به بهانه اینکه این جنگ در خدمت مصالح ملی و دفاع از تمامیت ارضی و وطن و آزادی و تمدن می باشد، سعی در اغفال طبقه کارگر و تودههای زحمتکش در اروپا و به ویژه در آلمان را دارد، و در نتیجه خواستار نابودی تزاریسم ارتجاعی می باشد. اما در حقیقت هر چه نتیجه و پایان این جنگ باشد، مطمئنا سرمایهداران آلمانی با اتحاد با فئودالهای نژادپرست پروسی، تمام تلاش خود را جهت حفظ سلطنت تزاریسم برای مقابله با انقلاب روسیه به کار خواهند گرفت.
گروه و دسته بندی دیگر از کشورهای جنگ طلب، به رهبری انگلیس و فرانسه می باشد. که با شعارهایی همچون: “جنگ می کنیم چون می خواهیم سرزمینهای مادری شما را نجات دهیم”، ” برای استمرار آزادی و تمدن جنگ می کنیم”، “علیه دولت نظامیگری و دیکتاتوری آلمان هستیم”،…… که با هدف فریب طبقه کارگر و تودههای زحمتکش می باشد. اما آنها یعنی این سرمایهداران انگلیسی/فرانسوی، در واقعیت سالهاست که هزینههای میلیاردی در پشتیبانی نظامی از شوونیستهای تزاری کرملین نشین، که بالاترین نظام پادشاهی و ارتجاعی در تمامی اروپا هستند، و در جهت آماده سازی آنها در حمله به آلمان خرج کردهاند.
اما واقعیت این است که سرمایهداری انگلیسی/فرانسوی در این جنگ، هدفی به جز تسخیر بخشها و مستعمراتی از کشور آلمان که در حال حاضر به علت نرخ رشد و توسعه اقتصادی بالا و پر سرعت به رقیب تبدیل شده است ندارد. این کشورهای به اصطلاح دموکراتیک و پیش رفته، با کمکهای خود به رژیم توحش تزاری، در صدد این هستند که از طرفی لهستان و اوکرائین،…. را به بند بکشانند، و از طرفی دیگر و بسیار مهم تر، هر چه بیشتر انقلاب روسیه را به خیال خود خفه کنند.
از منظر ما سوسیال دموکراتهای روس که همانا نظرگاه طبقه کارگر و تودههای زحمتکش تمامی ملیتها واقصی نقاط روسیه است، ضرر کمتر در شکست و سقوط سلطنت تزاری است که ارتجاعیترین و بربرترین دولت در اروپا بوده و باعث اصلی رنج و محنت بسیاری از ملیتها و اکثریت قریب به اتفاق تودههای مردمی در اروپا و آسیا شده است.
اما وظیفه اصلی و تبلیغات و آژیتاسیون سیاسی سوسیال دموکراتهای اروپایی، باید علیه شکل گیری هرگونه اتحادی از جمهوری خواهان نظامهای سرمایهداری در اروپا باشد، که آنها خواهان و مبلغ اشکال مختلف شوونیسم هستند. سوسیال دموکراتهای اروپایی باید این توطئه و سیر دوار را برملا کنند. باید دانست که بدون سرنگونی انقلابی در آلمان، اتریش، سلطنت روسیه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
جنگ و همچنین انقلاب سوسیالیستی به هر تقدیر در تقویم کشورهای به اصطلاح پیشرفته قرار گرفته است…….. تنها تبلیغات و عمل پرولتاریای انقلابی، این جنگ امپریالیستی را به یک جنگ داخلی و انقلابی تبدیل کرده و دامن خواهد زد.
بریدهها و چکیدهای از مقاله “جنگ و سوسیال دموکراسی روسیه” لنین، نوامبر ۱۹۱۴
برگردان از م. اسفندیاری