بهار فرا می رسد، اما زمستان همچون گذشته نیست. مناطق گرم دچار یخ بندان و مناطق سرد از گرمای ناگهانی تغییر چهره دادهاند. سیلها، خشکسالی، گرما جهنمی، سرمای بی موقع، ریزگردها، فروریزی زمین، آلودگی محیط زیست، شهرهای بزرگ جای جنگلها را گرفته است. بهار زیبایی گذشته طبیعی خودش را از دست داده است. ولی این طبیعت خانه ماست. ما ویرانیها را خواهیم ساخت و تمام ساختارهایی که این ویرانیها را برای خانه ما بوجود آوردهاند عوض خواهیم کرد.
جشن نوروز فرا می رسد، اما سفرهها دیگر رنگین نیستند، پدر و مادرها قادر به خریدهای شب عید و با درآمدهای زیر خط فقر قادر به وبرگزاری مراسم نوروز نیستند. سفرهها هر سال خالیتر و مشکلات زندگی بیشتر شده است. ما بیشتر تلاش کردهایم و ساعاتهای بیشتری بچهها از خانواده و درس و مشق بخاطر کار دور بودهاند، اما فقیرتر شدهایم، در محلههای بالای شهر ساختمانها بلند و شیکتر شدهاند. دارو گرانتر شده است. سال گذشته فشار بر اکثر مردمان زیادتر بوده است.
جوانان زیادتری بدون هیچگونه چشم داشتی به مردم محتاج کمکهای مالی، کاری و فکری و فرهنگی می کنند. مردم بیشتر به فکر هم هستند. هوای دوستی و محبت کم کم بعد از ویرانیهایی که حکومت جمهوری اسلامی در رابطههای انسانی ایجاد کرده است، در حال عمومی شدن در جامعه است و درست در این نقطه نوروز حال و هوای خود را دارد. هنوز سرمای زمستانی به پایان نرسیده کمکهای مردمی به نیازمندان از طریق گروههای جوانان شروع شده است. دید و بازدیدها که گرمی را مجددا به روابط انسانی بر می گرداند. زندانیان با مقاومت و پایداریشان به ما نیرو می بخشند تا برای رهایی آنها بازهم بیشتر متشکل
بخاطر سرکوب و نبود یک زندگی حداقل انسانی در ابعاد میلیونی در سرتاسر جهان پراکنده شدهایم جشن نوروز این لشگر پناهنده را به هم پیوند می دهد. ما دستهایمان را بهم خواهیم داد و سپری به پهنای جهان رهایی خواهیم ساخت در جنگ و ستیز با تاریکی و جهل و سرکوب نوروز را علیه جنگ و ستیز و تاریکی و در راستای رهایی جشن می گیریم.
جشن نوروز را به همه مردم آزاده ای که نوروز را جشن می گیرند تبریک می گوئیم و برایتان در سال جدید آرزوی آزادی، رفاه و خوشبختی و رهایی از دست رژیمهای سرکوبگر سرمایهداری را داریم.