روز اول ماه مه روزی است که کارگران جهان پرچم سرخ را به نشانی همبستگی طبقاتی برای مبارزه علیه طبقه سرمایهدار با هم بلند می افراشند و سرود تاریخی انترناسیونال را که دنیای فقر و بندگی را به خیزش نهایی برای نجات بشریت فرا می خواند را سر میدهند.
پیام اول ماه مه در اینست که، کارگران برخیزید علیه هزاران سال حاکمیت ستمگران و استثمارگران، متشکل شوید، با سازماندهی خود، مبارزات جاری پراکنده را سراسری و یکی کنید و با ایجاد حزب پیشرو خود که در برگیرنده کادرهای آبدیده شده در مبارزات و نبردهای پی در پی انقلابی است، بشریت را نجات دهید.
بورژوازی با ایجاد بزرگترین تمرکز سرمایه و ایجاد پیچیدهترین ماشین دولتی و نظامی برای ابدیت بخشیدن به نظام سرمایهداری و حفظ نظام امپریالیستی کنونی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا، در بحرانیترین دوران ساختاری سیاسی و اقتصادی گرایشهای راست سیاسی فاشیستی و نازیستی نوینی را برای نجات خود در سراسر جهان تقویت می کند. نسل کشی صهیونیستهای اسرائیلی در فلسطین نشانی است بارز از بیشعوری نمایندگان راست بورژوازی در حال افول.
در برابر این تعرض به غایت ارتجاعی، مقاومت و مبارزه در سراسر جهان هر روز هرچه بیشتر گسترش می یابد. روز اول ماه امسال، به روز مقاومت اعتراض میلیونی مردم جهان علیه فاشیسم اسرائیل و حامی اصلی آن امپریالیسم آمریکا خواهد شد. بدون شک این جنبش عظیم تودهای سراسر جهان ریشه در جنبش مقاومت کارگری دارد که امسال همراه پرچم سرخ، پرچم فلسطین را هم در همبستگی با خلق فلسطین به اهتزاز در میاورد. مقاومت و مبارزه در ایران از کارگران گرفته تا دیگر جنبشهای اجتماعی حرف اول را می زنند. تنها در سال گذشته بیش از سه هزار اعتصاب و اعتراض کارگری در شرایط امنیتی و ضد کارگری بر پا شده است.
چهار تشکل کارگری – سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، گروه اتحاد بازنشستگان، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و کارگران بازنشسته خوزستان، طی بیانیه مشترکی در تاریخ ۶ بهمن ۱۴۰۲ یاد آور شدند:
سالهاست که کارگران به این فقر و سیهروزی گسترده اعتراض دارند و کارخانه وکارگاه، مراکز آموزشی و درمانی و بهداشتی و حتی خیابانها را به محلی برای انعکاس خواستههای خود برگزیده و فریاد حقطلبی سر دادهاند.
مبارزات مستمر بازنشستگان- که بخش جدائیناپذیری از طبقه کارگر را تشکیل میدهند- در هر هفته و اعتصاب کارگران ذوب آهن اصفهان و کارگران گروه ملی فولاد اهواز در هفتههای اخیر، نمونههایی از اعتراضات بحق و دامنهداری هستند که در آنها خواست اصلی کارگران معترض، افزایش مزد و مزایای شغلی است.
اما رژیم جمهوری اسلامی در طول ۴۵ سالی که روی کار است، همواره در نبرد میان کارگر و کارفرما، مدافع منافع استثمارگرانه سرمایهداران است چون از یکسو، خود این دولت، بزرگترین سرمایهدار است و از سوی دیگر، سردمداران آن به خاطر انحصار قدرت سیاسی، نبود ساز و کار پاسخگویی، نبود حسابرسی و کنترل مردمی و با استفاده از اختناق و فساد حاکم، بخشهای عظیمی از وسایل تولید و کار کشور را تصاحب کردهاند و هر صدای حقخواهی را با کشتار و زندان و اخراج از محل کار پاسخ میدهند “…….
یک نکته اساسی دیگر که نباید فراموش شود این است که در امر مبارزه برای افزایش مزد، مانند عرصههای دیگر مبارزه طبقاتی کارگران، همبستگی و اتحاد طبقه کارگر و ایجاد تشکلهای پایدار اقتصادی و اجتماعی (سندیکا و یا سازمانهای مشابه) دارای اهمیت درجه اول هستند. مبارزه کارگران در عرصههای اقتصادی- اجتماعی به تنهایی نمیتواند به نتایج مطلوب دست یابد.
پس همزمان با مبارزه برای خواستههای اقتصادی باید ترویج و آموزش و فعالیت عملی برای پیریزی مبارزه مستقل سیاسی طبقه کارگر و تشکلهای آن نیز صورت گیرد: زیرا مبارزه طبقاتی کارگران تنها در صورتی که به صورت متحدانه، متشکل و بر اساس اهداف دراز مدت و اهداف فوری طبقه کارگر و با شرکت وسیع و فعال تودهها انجام شود، بخت پیروزی خواهد داشت “
رهنمودهای دقیق ومشترک این چهار تشکل کارگری نشانی بارز از آگاهی طبقه کارگر از وظایف خود در این برهه از زمان هست. طبقه کارگر ایران بیش از صد سال در انزلی حزب کمونیست خود را بر اساس آموزشهای کمونیسم علمی بنا نهاد و رسالت تاریخی طبقه کارگر را به عنوان گورکن سرمایهداری و در دوران امپریالیسم بعنوان طبقه رهبری کننده انقلابی پرولتری بیان نمود و برای اولین بار در تاریخ مبارزات کارگری ایران یکی از بی نظیرترین تظاهرات کارگری را در ایران برگزار کرد و از آن زمان تابحال هیچگاه کارگران ایران بزرگداشت چنین روزی را نه تنها فراموش نکرده اند بلکه با دادن هزینههای سنگین به اشکال گوناگون آنرا برگزار کرده اند. امسال هم کارگران همچنان به استقبال اول ماه مه می روند.
بنیان گذاران حزب ماه شصت سال پیش شعار” چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است “را در سرلوحه فعالیتهای خود قرار دادند و امروز این شعار همچنان برای تغییر انقلابی جامعه کنونی که با بحران عمیق ساختاری اقتصادی و سیاسی روبروست معتبر است. کلیه فعالیتهای اجتماعی کنونی از مبارزات مستمر سالهای طولانی بازنسشتگان، از مبارزه متشکل و سراسری معلمان و دانشجویان و محصلین، از مبارزه گسترده زنان علیه ستم و استثمار مضاعف همه و همه، هنگامی به نیروی تعیین کننده و سرنوشت ساز تبدیل می شود که باهم پیوند یابند، سراسریتر شوند و از یک مشی سیاسی عمومی مشترکی پیروی کنند. تجربه تاریخی نشان میدهد هر طبقهای در دوران معاصر برای اینکه بتواند به یک آلترناتیو واقعی در صحنه مبارزات اجتماعی تودهای تبدیل شود باید حزب سیاسی خود را بوجود آورد. در ایران امروز ما چندین تشکل کمونیستی و سوسیالیستی که خود را جزو طبقه کارگر میدانند، موجودند اما حزبی که استخوابندی و کادرهای آنرا طبقه کارگران تشکیل دهند، موجود نیست. همه این تشکلها وظیفه دارند برای تحقق چنین حزبی تلاش همه جانبه کنند. بدون شک با رشد و گسترش تشکلهای مستقل کارگری و سراسری شدن آنها شرایط بازهم بهتری برای زدودن گرایشهای سکتاریستی کنونی در جنبش کارگری و کمونیستی فراهم تر خواهد شد و امر مبرم و ضروری که همانا ایجاد حزب نوین کمونیستی است به واقعیت در عمل تبدیل خواهد شد. این خواست نسل اندر نسل فعالان کارگری، جنبش کمونیستی و امروز جوانان پرشور زن و مرد پای در عمل ایران است.
به پیش برای ایجاد حزب کمونیست متحد و یکپارچه
به پیش برای تقویت همه جانبه تشکلهای کارگری مستقل
به پیش برای اتحاد سراسری تشکلهای کارگری
به پیش برای تقویت بازهم بیشتر تشکلهای بازنشستگان
به پیش برای بازهم بیشتر گسترش تشکل یابی جنبش معلمان در سراسر کشور
به پیش برای تشکیل سازمان محصلین و دانشجویان در سراسر ایران
به پیش برای ایجاد سازمان زنان ایران
به پیش برای تقویت آلترناتیو کارگری در ایران
زنده باد سوسیالیسم
مرگ بر امپریالیسم
وفا جاسمی