پنجاه و پنج سال پیش ۱۳۴۷ سازمان انقلابی پس از گذران یک سال ونیم بحران درونی و مبارزه ائیدولوژیک بر سر خط مشی از جمله هشت هفته جلسات حضوری شبانه روزی با شرکت اکثر کادرهای سازمان در خارج کشور در خانهای در مرز آلمان بلژیک و لوکزامبورگ بار دیگر با ادامه انتشار شماره ده ” توده ” ارگان سازمان گامی تعیین کننده به جلو برداشت. و به گرایش انحلالطلبانه و پراکندگی در درون خود خاتمه داد. در این شماره با خوانندگان خود هیئت تحریریه چنین می نویسد: پس از یکسال و نیم سازمان ما دست به انتشار توده میزند. مبارزه درونی حادی که به پیروزی مارکسیسم، لنینیسم، اندیشه مائوتسه دون در سازمان ما انجامید، مانند هر جریان عمده درستی، پیچ وخمها و انحرافاتی داشت که یکی از آنها تعطیل ماهنامه ارگان بود. جای خالی آنرا همه – ما و شما – حس می کردیم و در انتظار روزی بودیم که ” توده ” پرچم سرخی را که برافراشته بود بلندتر به اهتزاز در آورد.”
رفیق پرویز واعظ زاده مرجانی منتخب جلسه کادرها به عنوان عضو هیئت اجرائیه و رفیق وفا جاسمی که تازه به سازمان پیوسته بود، نقش اساسی در سازماندهی انتشار مجدد ماهنامه ” توده ” داشتند و با رفتن به ایران در همان سال توانستند نقش بسیار سازندهای در پیوند فعالیتهای نشریه با جنبش داخل کشور ایفا کنند. آنها به مدت هفت سال تا زمانی که در آذر ماه ۱۳۵۵ دستگیر شدند و جان باختند، به آن خدمت کردند. در سالگرد انتشار مجدد توده جا دارد از دستاوردهای ماندنی آن برای نسل جوانی که این روزها باردیگر با پشت سر گذاشتن گرایش انحلالطلبی و نفی تشکیلات در جنبش کمونیستی نام ببریم.
سرمقاله شماره ده توده چنین عنوانی دارد: ” تحت لوای مارکسیسم –لنینیسم – اندیشه مائوتسه دون به پیش! ” سازمان انقلابی در طول این سالها همچنان وفادار به این تئوری راهنما تلاش کرد تا آنرا با شرایط مشخص انقلاب ایران تلفیق دهد. نتیجه پر بار این تلاش توده ۲۴ است که پس از پنج سال کار مشترک سازمانی و تحقیق و بررسی میدانی تحت رهبری رفقا پرویز واعظ زاده، شکوه طوافچیان و وفا جاسیمی صورت می گیرد.
ما کارکنان رنجبر ادامه دهندگان رفقای جان باخته و مبارز که نسل اندر نسل در زیر شدیدترین سرکوبها انجام وظیفه کردند چگونه باید وفادار به راه گلگون شده آنها عمل کنیم؟ قبل از پاسخ به این پرسش بگذارید از رفقای دیگری که در این سالهای طولانی در انجام این وظیفه جان خود را گذاشتند ویا رفقایی که دیگر در میان ما نیستند نام ببریم. ستاره سرخ و رنجبر با گسترش فعالیتهای سازمان به ارگانهای مطبوعاتی سازمان اضافه شد و پس از ایجاد حزب رنجبران ایران در سال ۱۳۵۸ رنجبر در کنگره اول بعنوان ارگان مرکزی حزب پذیرفته شد. در این دوره کارکنان رنجبر پنج نفر از همکارانش را از دست داد. رفقا محمود بزرگمهر، فرامرز وزیری ….. سردبیران نشریه رنجبر، ترانه لطفعلیان تایپیست، مصطفی صدوقی رابط تحریریه با چاپخانه و کار گروه پخش، حمید پازوکی و فرهاد قیاسوند کارگران چاپخانه حزب در هنگام انجام وظیفه دستگیر و اعدام شدند. دستگاههای امنیتی در دو رژیم به دروغ هر بار رفیقی از ما را زیر شکنجه کشتند و یا اعدام کردند چنین تبلیغ کردند که آنها در درگیریهای مسلحانه کشته شدند و یا در دوره رژیم جمهوری اسلامی آنها را به اتهام قیام مسلحانه علیه حکومت به قتل رساندند. در حالی که تمام رفقایی که در بالا نام بردیم رفقایی هستند که با قلم خود جنگیدند چون باورداشتند که چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است و برای انقلاب کردن باید سازماندهی کرد و برای سازماندهی باید افکار تودهها را آماده ساخت. کار گروه رنجبر وفادار به سنت انقلابی حزب، تا به امروز کار خود را در لوای سه آموزش زیر به پیش می برند:
کمونیسم علمی را در مبارزه طبقاتی جاری بکار میگیرد نه رویزیونیسم، روبه کارگران و تودههای ستمدیده و استثمار شونده دارد و همچنان برآنست که قدرت تئوری راهنما در تلفیق آن با شرایط مشخص است.
برای وحدت جنبش کارگری وکمونیستی ایران وجهان مبارزه می کند، از مشی انحلالطلبی، نفی جنبش کارگری وکمونیستی دوری می گزیند و همچنان وظیف عمده خود را درتدارک برای ایجاد حزب واحد کمونیستی می داند.
براساس واقعیات در جستجوی حقیقت است. رک و بی شیله پیله و شفاف نظرات خود را در اختیار خواننده می گذارد و از هرگونه فرصت طلبی، دوروئی و توطئه چینی پرهیز دارد.
کارگروه رنجبر ۱۴۰۲