تظاهرات و اعتصابات طبقات و قشرهای مختلف کارگران و زحمتکشان به امری روزمره در ایران بدل شده است. هنوز اعتصاب هفت تپه تمام نشده؛ اعتصاب هپکو شروع می شود، اعتصاب هپکو درجریان است معلمان، بازنشستگان و…..دست به تحصن و اعتصاب می زنند. صدا تبدیل به صداها و صداها در حال تبدیل به فریاد و خشم می شود و روز به روز تشنج های طبقاتی بین کارگران و زحمتکشان با رژیم جمهوری اسلامی حادتر می شود. تیغ سرکوب ها و بگیرو ببند های روزمره هم دیگر کند شده است و رژیم را مجبور به عقب نشینی از بسیاری از سنگرهای خود کرده است. تمامی استثمارشوندگان و ستم دیدگان جامعه ناشی از بیش از ۴۰ سال حاکمیت بورژوازی و مذهب به تنگ آمده اند. هیچ قانونی بجز قانون دفاع از مالکیت خصوصی و سود حاکمین هیچ قانونی بجز تسلیم و یا مبارزه متصور نیست؛ هیچ راه سومی دیگر وجود ندارد. تمامی راههای گفتگو و مسالمت آمیز به پایان رسیده است. رژیم جمهوری اسلامی رژیمی طالبانی است که از گورستان تاریخ با کمک دارودسته های امپریالیستی برخاسته است و در این راستا به هر جنایتی که توانسته دست زده است. در ایران امروز هیچ فامیلی نیست که زندانی، شکنجه شده و یا اعدامی نداشته باشد. اعتراضات و اعتصابات کنونی که در جامعه بصورت روزمره و رشد یابنده جریان دارد فقط جوابی به این رژیم نیست بلکه مبارزات کنونی اعتراضی به کل جامعه طبقاتی و سیستم نابرابر و سرکوبگر طبقات فرودست است.
این اعتصابات همچون موج های سنگین بر سر رژیم اسلامی فرود می آید و هر روز دامنه وسعتش گسترش می یابد. رژیم در وضعیت کنونی هیچ راه پیش و عقب گردی در برابر خود نمی بیند. سیاست های ارتجاعی برگرفته از ضد انقلاب جهانی هم نتوانسته به دادش برسد و اوضاع برای آزادیخواهان و عدالت طلبان اجتماعی هر روز بهتر می شود. در عین حال این به مفهوم سرنگونی سریع رژیم جمهوری اسلامی نیست و ما راه طولانی برای سرنگونی نه تنها رژیم اسلامی بلکه هر حکومت دیگر بورژوازی در پیش داریم.
به بخش کوچکی از اعتصاب کارگران و درخواست آنها در چند هفته اخیر توجه کنید
خط مترو۵ تهران( دستمزدهای عقب افتاده) کرج، تجمع کارگران پتروشیمی تخت جمشید(افزایش حقوق)، کارگران نانوایی ها (افزایش حقوق و پرداخت سختی کا )، کارگران مجتمع تجاری اروند( دستمزدهای عقب افتاده)، کارگران معادن شرکت زغال سنگ کرمان ( افزایش حقوق و لغو قراردادهای موقت )، کارگران هفت تپه(حقوق های معوقه، بازگشت اخراجی ها به کار)، و……
در تمامی این تظاهرات و اعتصابات دو مسئله بیش از دیگر درخواست ها مطرح است: افزایش حقوق ها، پرداخت حقوق های عقب افتاده و در ادامه رتبه بندی حقوق ودستمزدها، اصلاح قراردادها از قراردادهای موقت به قراردادهای ثابت و پایدار ، به رسمیت شناختن تشکلات مستقل کارگران در هر واحدهای کاری، امنیت شغلی و رد اخراج ها، آزادی زندانیان و فعالین اجتماعی و سیاسی در بند.
اما این صرفا مبارزات کارگران در کف خیابان ها و در کارخانجات و واحدهای کارگری نیست که تاثیرش را بروی دیگرمبارزات گذاشته است. مبارزات فکری طبقه کارگر برای آزادی، عدالت اجتماعی و سوسیالیسم و ایده های ترقی خواهانه کمونیستی از فلسفه تا سیاست، اقتصاد، کل جامعه بشری را با ایده های نوین که در کل تاریخ بشریت بی سابقه بود، جهت رهایی آشنا کرد. ما ایده ای کارگری را در هر جنبش اجتماعی مترقی، آزادیخواه و عدالت طلب به روشنی می بینیم. موضوعی که به راه حل یک مبارزه اجتماعی درک های علمی تری می دهد.
ظاهرا دولت برخی ازخواست ها را پذیرفته ولی در عمل به سردواندن و بگیر و ببند فعالینی که پیگیر اجرای عملی آنها هستند ادامه می دهند. اما در برابر دولت سن بازنشستگی و سنوات خدمتی را از ۳۰ به ۳۲ سال افزایش داده و عملا فشار به نیروی کار را افزایش داده است. با اینکه رتبه بندی در رشته های مختلف کار بایستی به افزایش حقوق بیانجامد ولی در برخی واحدهای تولیدی و کار، حقوق برخی مزدبگیران دون پایه هم کم شده است. تصمیمات دولت رئیسی با بودجه سال ۱۴۰۰ گرفته شده است. بودجه جدید وضعیت معیشتی را بسیار سخت تر و سفره کارگران و معلمان و بازنشستگان را هر چه خالی تر خواهد کرد.
اود حمیدی (رئیس هیئت نظارت صندوق بازنشستگی کشوری) در خصوص افزایش سن بازنشسگتی و تغییر مبنای محاسبهی مستمری از دو سال به سه سال گفت:” اولین نکته؛ اصلِ پرداختن به چنین موضوعاتی در لایحه بودجه است. ببینید این دو موردی که در لایحه بودجه آمده از اصلاحات پارامتریک صندوقهای بازنشستگی است. اتخاذ تصمیم در این خصوص مربوط به شرکای اجتماعی است و نه صرفا دولت.”
رئیس هیئت نظارت صندوق بازنشستگی کشوری از شرکای اجتماعی در مسئله افزایش سن بازنشستگی یاد می کند که نشان میدهد دولت با بخش های دیگر اقتصادی که همگی در خدمت سرمایه داری و سود هستند، همکاری نزدیک دارد. اود حمیدی مسئله را به لایجه بودجه عودت می دهد تا از نقش غارتگرانه رژِیم علیه نیروی کار نامی نبرد. او از اصلاحات پارامتریک صندوق بازنشستگی صحبت می کند. اصلاحاتی که تا به حال همیشه علیه نیروی کار و دریافتی هایش از جامعه بوده است.
مشخصه اوضاع کنونی سقوط ارزش دستمزد، عدم پرداخت دستمزدها و امنیت شغلی و گرانی کالاها در بازار است. آمار رسانه های کشور تورم را در حد ۷۰٪ اعلام کرده است که با توجه به رشد سرسام آور قیمت ها و بودجه ای که قرار است مقدار مالیات ها را بشدت بالا ببرد تنظیم شده است. بطور مثال قرار است خدمات پاسپورتی که دولت ارائه می دهد از ۴۰۰ هزار تومان به بیش از ۵ میلیون تومان افزایش پیدا کند و این افزایش بسیاری از خدمات دیگر اجتماعی را نیز شامل می شود. قرار است بودجه سال آینده با دلار پایه ای بالای ۲۳۰۰۰ تومان بسته شود و با افزایش ۵ برابری قیمت دلار تجارتی قیمت اکثر کالاها دچار افزایش های بالای ۲۰۰ در صدی خواهد شد.
با اینحال هنوز بر سر حقوق پایه ای کارگران هیچ چشم انداز روشنی نیست که بر اساس تورم و سبد معیشت حداقلی برای یک خانواده دو فرزندی بودجه بندی شود. حقوق بازنشستگان هم وضعی شبیه به حقوق پایه ای کارگران دارد. حقوق معلمان هم مدتهاست که با تورم موجود همخوانی نداشته و معلمان در شرایط بسیار بد اقتصادی بسر می برند. اعتصاب اخیر معلمان در بیش از ۲۰۰ شهر که در دو دهه گذشته به لحاظ کمیت بی سابقه بوده است حاکی از شرایط اسفبار اقتصادی است که رژیم بر مزدبگیران پائین جامعه تحمیل کرده است که در مقابله با آن معلمان نیز با اعتصاب پر قدرت و گسترده خود جواب رژیم استثمارگر و ستمگر جمهوری اسلامی را با سازماندهی دقیق و آگاهانه دادند. رژیم با دستگیر کردن رسول بداقی سعی کرد عکس العمل بزدلانه ای از خود نشان دهد. هنوز اسماعیل عبدی عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان و زینب همرنگ و دهها معلم دیگر در زندان هستند، با تمام این احوال فشار بر جمهوری اسلامی متوقف نخواهد شد. معلمان کشور با اعتصاب بی سابقه خود، تودهنی محکمی به رژیم زده اند. اما مبارزه فرهنگیان ایران با رژیم بر سر همسان سازی و رتبه بندی و علیه خصوصی سازی ادامه داشته و جنبش معلمان قدم های بزرگ دیگری از مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی، متحد شدن با رفقای هم سنگر و همراهشان و نیز تلاش در راه متحد کردن بخش های مختلف معلمان در جهت رسیدن به خواست هایشان اوضاع را هر روز برای جنبش معلمان بهتر کرده و خواهد کرد.
طی این مدت اطلاعیه و اعلامیه های پشتیبانی از اعتصاب معلمان از طرف تشکلات مستقل کارگری و روشنفکری انتشار یافته است که نشان از نزدیکی و همبستگی همه کسانی است که زیر سلطه رژیم سرمایه داری اسلامی فقط زنجیرهای مشقت و بردگی خود را همراه می کشند. صدای رهایی از این وضعیت نکتباری که حاکمین بوجود آورده است روز به روز همگانی تر می شود. و این نوید فردایی است که اگر با نیروی آگاه و چپ جامعه متحد و همبسته شود، تمامی دستگاههای سرکوب و ساختارهای فاسد و دزد و سیستم طبقاتی را به موزه تاریخ خواهد سپرد. آینده روشنی در برابر این مبارزات دیده می شود فعالین اجتماعی با ایده های روشن در تمامی عرصه های اجتماعی پدیدار شده اند و تیغ جمهوری اسلامی را برای تحمیق و فریب و سرکوب کند کرده اند. آنچه که در حال وقوع است؛ نفرت به آگاهی و سازماندهی و مبارزه توده ای تبدیل می شود و همه توهمات و خود بزرگ بینی گذشته را در خود ذوب می کند.
اوضاع کنونی دیگر پراکندگی معترضین به معیشت و دولت را نمی پذیرد. تجربه عملی مبارزات نشان داده است که حتی کارگران یک کارخانه هم قادر به تحقق درخواست خود نیستند اگر با هم طبقه ای های خود در دیگر کارخانجات و واحدهای تولیدی متحد و همبسته نشوند. پراکندگی در بین طبقه کارگر به مثابه طبقه ای که تاثیر تعیین کننده و مستقیم بر دیگر جنبش های مترقی و عدالت طلبانه اجتماعی دارد، به نتایج مُخربی انجامیده است و ادامه روند پراکندگی وضع را نه برای طبقه کارگر بلکه برای همه طبقات فرودست اجتماعی بدتر هم می کند. امروز به اتحاد کارگران و زحمتکشان بیش از هر زمان دیگری برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و هر رژیم سرمایه داری دیگری و رسیدن به سوسیالیسم به مثابه الترناتیو جامعه پر از چرک و خون سرمایه داری نیاز مبرمی وجود دارد. اوضاع نشان از همکاری و گذر از دوران پراکندگی و انشعاب و تک روی دارد. روند خوبی که در دو دهه گذشته شروع شده است بسیار مثبت بوده است و این امیدواری را بوجود می آورد که صف بندی های طبقاتی اشکال روشنتری به خود خواهد گرفت. ما به پیش درآمدهای یک تحول عمیق تاریخی در جامعه خود نزدیک می شویم. کارگران و زحمتکشان نشان داده اند که با اعتصاب و تظاهرات و مبارزات خود بصورت خستگی ناپذیری بر افق این تحولات چنگ زده اند. آنچه که کمبود جدی بر سر راه مبارزه تاریخی بخاطر رسیدن به سوسیالیسم است، کمبود حزبی واحد و سراسری کمونیست برای پیوند زدن و رهبری این مبارزات است. روشن است که مبارزات کارگران و کمونیست ها نمی تواند جدا از هم جلو برود. آنها فرقه های جداگانه ای از هم نیستند. حزب کمونیست واحد و سراسری در ایران به مثابه نیروی سازمانده و آگاه طبقاتی قادر خواهد بود که مبارزات جداگانه را به هم پیوند داده و امر سرنگونی رژیم بورژوازی را در ایران تحقق بخشند.
دست های همدیگر را در صف طولانی مبارزه برای سوسیالیسم بگیریم و اتحاد طبقاتی خود را محکمتر کنیم. بگذار صفوف متحد ما به فردگرایی و گروه گرایی دنیای کهن نقطه پایانی بگذارد، سوسیالیسم دنیای متحولی که از مرز ضرورت به آزادی می رسد و قدم های اولی را برای انهدام جامعه سرمایه داری و رسیدن به آزادی انسان از قید و بند های طبقاتی برمی دارد. سوسیالیسم موضوعی مربوط به آینده نیست، سوسیالیسم در برابر ماست. موانع رسیدن به سوسیالیسم را بر سر بورژوازی خراب کنیم.
زنده باد سوسیالیسم
زنده باد اتحاد کارگران و زحمتکشان
ع.غ