جنبش کارگری ایران همچنان در میدان، در برابر ادامه سیاست حاکمیت مافیایی سرمایهداری ایستاده و هر روز با درایت و متشکلتر سرمایهداران را به چالش می کشد. و بر خرابههای ریزش همه جانبه جامعه ساخته پرداخته جمهوری اسلامی نظم نوینی را طلب می کند. امروز طبقه ای با سابقه بیش از یک قرن مبارزه با جهانبینی رهایی کل مردم میلیونی ایران، کل ستمدیدگان و استثمار شوندگان شکل گرفته که نظام حاکم مشتی کوچک ستمگر و استثمارگر را هدف گرفته است. جنبشهای ۹۶ ، ۹۸، و جنبش زن زندگی آزادی درست است که مردم هزینه سنگینی دادند ولی درس های پُر ارزشی هم به کف آوردند. در عمل روشن شد که در ایران امروز در برابر رژیم جمهوری اسلامی بدون شرکت سازمان یافته طبقه کارگر پیروزی حاصل نخواهد شد. طبقه کارگر ایران در معنی وسیع که در برگیرنده کلیه تولید کنندگان، مزد بگیران، بیکاران و بازنشستگان است که هشتاد تا نود درصد جامعه را تشکیل میدهند تنها نیرویی است که می تواند در میزانی کم هزینه تر، انقلابی را سازماندهی کند و با استقرار وسیعترین دموکراسی نقش لایزال توده را در حفظ و ادامه انقلاب شکوفا سازد. طبقه کارگر ایران در تجربه آموخته است که بدون تئوری انقلابی و بدون کادرهای انقلابی مسلح به این تئوری که توانایی بکار بردن آنرا برای شناخت مبارزات جاری داشته باشند و کار مخفی و علنی را بتوانند دقیقا بکار گیرند؛ پیشروی محسوسی نمی کنند. درس تاریخی جهانی طبقه کارگر و ایران گواهی میدهد که روند مبارزات جاری رشد نخواهد کرد مگر اینکه کارگران قادر شوند حزب پیشرو خود را بوجود آورند چون دشمن قهار با بکاربردن گلوله های شکر آلود و جلب عناصر کارگری خود فروخته از یکسو و استفاده از حربه اخراج و سرکوب از سوی دیگر همچون گذشته به مقابله دست خواهد زد. وظیفه کلیه فعالان کارگری، سوسیالیستها و کمونیستها میباشد که تماماً و کاملاً خود را در خدمت این وظیفه تاریخی گذارند.