خطر گسترش جنگ جاری در اوکرائین با سفر بایدن به کیف و نطق روز بعد پوتین در سالگرد آغاز جنگ همچنان قوت می گیرد. نیم قرن پیش هنگامی که نشانههای بارزی از سلطهی گرایش رویزیونیستی در حزب کمونیست شوروی دیده می شد و خروشچف در رأس آن حزب قرار گرفت. بخصوص پس از تجاوز به کشورهای دیگر برای ادامه سلطه هژمونی قدرت امپراتوری روسیه به درستی ما بر اساس واقعیات آن زمان سیاست داخلی و خارجی رویزیونیستهای حاکم در شوروی را درسیاست داخلی سوسیال– شونیسم و درسیاست خارجی سوسیال– امپریالیسم راحک کردیم.
زندگی درستی این ارزیابی را که شوروی زندان ملیتهاست و تجاوز به مجارستان و افغانستان، به چین و استقرار نیروی نظامی تحت عنوان پیمان ورشو در اکثر کشورهای سوسیالیستی با مقاومت مردم این سرزمین ها روبرو شده است. دیوار برلین فروریخت و اکثر کشورها پرچم استقلال کامل خود را بر افراشتند، اتحاد جماهیر شوروی بسود امپریالیسم و سرمایهداری جهانی تسخیر شد، مافیای جنایتکاری جای حاکمیت گُرباچف را که دل به تقسیم جهان با شرکای آمریکاییاش را گرفته بود نشست. ولادیمیر پوتین نتیجه این تغییر بزرگ جهانی است که در شناسنامه اش کودتای یلتسین و کسب قدرت سیاسی مافیای پرو آمریکایی را دارد.
اما برای امپریالیسم آمریکا که قدرت سیاسی را مشتی کوچک صاحبان انحصارات بویژه صنایع جنگی در دست گرفته بودند؛ بخصوص گرایش نژادپرستان سفید پوست مسیحی که رسالتی در لوایتن جهانی قدرت بلامنازع آمریکا را می دیدند، فرو پاشی شوروی را گامی در پیشروی بسوی تجزیه روسیه به حساب آوردند و منطق زور و تجاوز را همانطور که در جنگ اول قدرت های اروپایی و آمریکایی به قول خودشان امپراتوری عثمانی را تجزیه کردند حالا نوبت روسیه رسیده بود که همچون امپراتوری اسلامی عثمانی تجزیه شود. اما زمان لازم بود که خلقهای شوروی درسهای لازم را از دست به دست شدن قدرت و نقش جنایتکارانه خروشچف، گُرباچف بگیرند. پوتین هم خود جزو همان دارودسته ی تسلیم طلبان پس از فروپاشی شوروی بود که تغییر سیاست داد. و سیاست مقاومت در برابر تجزیه روسیه و بالکانیزه کردن فدراسون روسیه را در پیش گرفت.
جنگ اوکرائین جنگ نیابتی آمریکا علیه روسیه فدرال برای محاصره کامل آن ماهیتی ارتجاعی و ضد مردمی دارد و بزرگترین خسارت را تابحال به تودههای وسیع مردم اکرائین چه روسی و چه اکرائینی وارد کرده است لذا باید فوری قطع و از گسترش آن جلوگیری شود.
خطر گسترش آن هر روز بیشتر می شود و نابودی کل جهان در جنگی سوم هسته ی موجود است بنایراین شرکت در مبارزه تودهای برای خاتمه دادن به جنگ نه تنها ضروریست بلکه با توجه به رشد گرایشها فاشیستی در اروپا و آمریکا، ادامه جنگ زمینههای مناسبی را برای رشد بیشتر فاشیسم فراهم می سازد و خطر بزرگی برای جنبش کارگری و پیشرفت بشریت است.
در نتیجه
نه به جنگ، آتش بس فوری و حل اختلاف از طریق مذاکره
پیمان های نظامی از جمله ناتو همانطورکه پیمان ورشو منحل شد باید برچیده شود
حق تعیین سرنوشت ملل تحت سلطه از حقوق تخطی ناپذیر بشریت مترقی است
حزب رنجبران ایران