در همان سال ۵۷ یعنی ۴ ماه یا ۳ ماه قبل از انقلاب شاه از رادیو اعلام کرد من صدای انقلاب را شنیدم. من صدای مردم ایران را شنیدم و به شما دانشجویان، جوانان و خواست های شما احترام میگذارم من همه چیز را تغییر خواهم داد اشتباهاتی شده باید رفع شود خوب این یعنی چه یعنی نارضایتی مردم را شاه قبول کرده بود و حاضر بود در این مورد با مردم ناراضی کنار آید اما نفهمیدیم چی شد ناگهان ورق برگشت و شاه رفتنی شد !؟
تمام مفسرین، همان نیویورک تایمز هم درآن زمان و هم در این زمان اذعان میکنند که اگه شاه پایگاه مردمی داشت انقلاب رخ نمیداد. خیلی روشنه آمریکا و اسرائیل و انگلیس برای منافعشان دست به هر کاری میزنند در همان زمان کنفدراسیون دانشجویی سمیناری برگزار کرد و موضوع اصلی بر سر سرنگونی شاه بود. دو نظریه در برابر هم مطرح شد.
بخشی معتقد بودند سلطنت مطلقه باید از بین برود که به خط آمریکا معروف شد طرفداران محمد امینی و بخشی دیگر که طرفداران سازمان انقلابی بودند معتقد بودند طبقات ارتجاعی حاکم کلآ باید نابود شود. نمیدانم تو در سمینار شرکت داشتی یا نه، به هرحال بحث بر سر این بود که سلطنت مطلقه یعنی فقط دربار! و نزدیکان شاه که در انقلاب ۵۷ همان بخش سرنگون شد و در واقع طبقات ارتجاعی، ارتش، ساواک، وزارت خارجه، وزارت اطلاعات، و اقتصاد و بانک مرکزی و داخله بخشی از گارد، خصوصآ دانشکده افسری با فرمول تدریس آمریکا و انگلیس و رکن دو ارتش که کلآ درید قدرت آمریکا و اسرائیل بود و رسانه ها تحت فرهنگ غرب باقی ماندند و خمینی با انحلال آنها مخالفت کرد. که هنوز ریشه آنها که برنامه های غرب گرایانه است درحال برنامه ریزی و سیاست گذاری هستند. در واقع ستون پنجم آمریکا و انگلیس کلآ دست نخورد و باقی ماند یعنی طبقات ارتجاعی سرنگون نشد و همان ها توانستند به راحتی در بیت خمینی ازجمله ابراهیم یزدی، آیت، قطب زاده و آخوندهای درباری و و و نفوذ کنند وزیر آب بازرگان را و بعداً مجاهدین، و بنی صدر را بزنند و اکنون همین ستون پنجم که اکثراً اصلاح طلب هستند ازجمله تاج زاده، فائزه هاشمی ، روحانی، ووو در خدمت ارباب بوده و هستند که در سال ۸۸ با دزدی انتخاباتی موسوی را که تا حدی توانسته بود از این ستون پنجم فاصله بگیرد کنار زدند و یک دیوانه خرافاتی احمق را تایید کردند که شعار اصول گرا، اصلاح طلب دیگه تموم ماجرا از جانب مردم مطرح شد.
بسیار خوب حالا چه کسانی از اول و قبل انقلاب با آمریکا ،اسراییل، انگلیس، برای نابودی ایران نقشه کشیدند و هم اکنون با علم کردن برجام و اتم اتم درحال چاپیدن کشور هستند اینها همان هائی هستند که با شاه دمخور بودند که ریشه آنها میبایست در انقلاب ۵۷ زده میشد که همان هائی هستند که دربست در خدمت کودتای ۲۸مرداد بر علیه حکومت دموکراتیک دکتر مصدق با نقشه آمریکا و اسرائیل و انگلیس عمل کردند و شاه فراری را بر مسند قدرت دیکتاتوری با پوشش مشروطه نشاندند و چون تاریخ مصرف شاه بخاطر ندانم کاریها و اشتباهات بزرگش تمام شد زیر آبش را زدند و فرش قرمز زیر پای خمینی فرش کردند. خمینی را با تمام قوا حمایت کردند که میدانستند با وجود او میتوانند منطقه را دهها برابر زمان شاه بدوشند اینها همان هائی هستند که با نقشه کسینجر و مک فارلن به وسیله نفوذی هاشان در بیت خمینی از دیوار سفارت بالا رفتند و ایران را کردند لولوی سر خرمن و تا همین امروز دارند منطقه خصوصاً اعراب را میدوشند. چه کسانی پیش از انقلاب هشدار میداند که امپریالیست آمریکا خطر بزرگ برای انقلاب در جهان و ایرانست همین بچه های طرفداران سازمان انقلابی بودند . بروید نشریات چند سال پیش از انقلاب فدراسیون….. را که برگرفته از نشریه ستاره سرخ سازمان انقلابی آنزمان بود بخوانید تا به واقعیات آنطور که بوده واقف آئید.
اما متأسفانه همه آن هشدارها را فراموش کرده اید یادم است در یکی از این سمینارها دوستی که نمیدانم زنده است یا نه فریاد میزد که ما شناختمان از امپریالیست آمریکا کم است ما بخوبی این جرثومه فساد را نمیشناسیم و تمام بدبختی ما از همین جاست.
جای دوری نروید همین نزدیک گوشمان افغانستان، عراق، لیبی، سودان، فلسطین، لبنان، یمن، اوکرائین همه و همه براساس نقشه های شوم هژمونی طلبانه آمریکا به روز سیاه افتاده اند.
حال شما اینهمه را نادیده گرفته اید و افتاده اید در دام همان هائی که شاه را بردند و خمینی را آوردند باز هم از همان سوراخ ۱۵۰ سال گذشته گزیده شده اید و نمیتوانید درک کنید کسانیکه شاه را بردند این کلیپ را با قیچی کردن صدها نکته مهم دیگرش دارند بخورد شما میدهند تا شاید بتوانند موج سوار آب نمک خوابانده دیگری را بر شانه های زخمی مردم زجر دیده سوار کنند و ایران را اینبار کنند ایرانستان با حداقل پنج تیکه، کردستان در دست اسراییل، آذربایجان در دست ترکیه، بلوچستان در دست پاکستان، خوزستان به دست اعراب، و ایرانستان در دست امریکا و انگلیس.
اما به گمان من اعتراضات مردم ایران اینبار با کوله بار تجربه ۱۵۰ سال مبارزه برای دموکراسی، استقلال، رفاه و عدالت اجتماعی از نظر کیفی و کمی در۵۰ سال گذشته بی نظیر است و دنبال تشکیلات و رهبری مستقل خود است. هم از این رو است که شوراهای هماهنگی توانسته با اتحاد کارگران، معلمین، کشاورزان، اتوبوسرانی، بازنشستگان و مزد بگیران راه خود را از ستون پنجم امپریالیست آمریکا جدا کند و این تنها آلترناتیو روشن برای فردای ایران است و تا کنون هرچه ستون پنجم غرب تلاش کرده نتوانسته آنرا گمراه کند.
به امید پیروزی جنبش اعتراضی مردم ایران.