آموزگاران، دانش آموزان و خانواده های آنان، متحد و یکپارچه در سراسر ایران تحصن، اعتراض و اعتصاب کردند.عظمت آن نه تنها در سراسری بودنش است، در نظم و همبستگی اش با زندانیان سیاسی خود از جمله رسول بداقی و آزادی او بود که به شعار مرکزی توده های معترض در سراسر ایران تبدیل شد. در تاریخ صد ساله مبارزات مردم ایران برای استقلال، آزادی، نان، برابری و اداره شورایی چنین سازماندهی پر قدرت منظمی، کم نظیر بوده و خود فی نفسه پیروزی بزرگی است که به نوبه خود در راه پیمایی طولانی وسخت در این صد سال گذشته که کارگران وزحمتکشان در پیشاپیش صفوف، هزینه سنگینی برای گرفتن حق خود داده اند بیادگار خواهد ماند. بی شک با توجه به اوضاع در حال تکامل انقلابی گام مهم دیگری است در پیشروی برای فتح قله ها، که هنوز کارها مانده اند که باید انجام شوند:
اول – حق گرفتنی است، اما در تاریخ، نمایندگان همه طبقات از آن استفاده کرده اند وهرکدام حقوق متفاوتی را طلب می کرده اند. امروز حاکمیت تا آنجا پیشرفته که خود را نماینده خدا می داند و معلمانی را میخواهند که سر سپرده و مدافع حق حاکمیت اسلامی وارزش های آن باشد. در نتیجه باید دقیقتر تعریف شود و معلوم شود حق معلمان در این برهه از زمان چیست. بخصوص اینکه هنگامی که صحبت از گرفتن حق می شود، مجبوریم به چگونگی آن هم پاسخ بدهیم. حدود ده سال است برای این حق مشخص، معلمان به اشکال مختلف مبارزه کرده اند ودر عمل قاصبان حق دهنده با حیله وخدعه از پاسخ به حق طلبان طفره رفته اند. نتیجه این حق طلبی در این معادله وضع معیشتی معلمان بدتر و سطح زندگی آنها به فقر و زیر فقر رسیده است وحق دهندگان همچنان به انباشت ثروت مشغول و به حکومت داری دل بسته اند. با گذشت زمان در عمل ثابت شده که حاکمان حق بده نیستند و حق را از آنان باید گرفت. حتی برای کسانی که هنوز دل به همین نمایندگان قدرت بسته اند که به رحم آیند و حق معلمان را بدهند با لایحه ای که دیروز در مجلس به تصویب رسید، معلوم شد مجلس نشینان هم خدمت گزار صاحبان سرمایه هستند. تضاد کار وسرمایه تضادیست که هیچگاه دادوستد بردار نیست. بنابراین هرگونه خیال واهی را باید بدورانداخت، حتی اگر هم مصلحت باشد که دل معلمان را بدست آورند، حاکمین فاقد توانایی اقتصادی آن هستند.
دوم – نظامی فرومانده با ساختاراقتصادی و سیاسی ناتوان و فروریخته، حتی اگر بخواهد گامی در جهت خواست معلمان بردارد تا شاید از گسترش خیزش بازهم بیشتر حق طلبان جلو گیرد، نمی تواند. این از قانونمندی مناسبات سرمایه و نظام های سیاسی تابع آنهاحرکت می کند. در این ده سال گذشته از زمانی که معلمان خواست های خود را بطورمتشکل، منظم ومشخص مطرح کرده اند، هر بار مجلس و دولت به پای پاسخی رفته حتی به صورت ناقص وآبکی، نهایتا بخاطر قدرت مافیای اقتصادی از زیر بار آن شانه خالی کرده اند. در نتیجه هر سال که گذشته ناتوانی اقتصادی حکومت بیشتر شد ه وبا توجه به تورم سرسام آور، حتا اگر امروز هم کل خواست های معلمان مورد قبول واقع می شد،بنا به قدرت خرید آنها که از سطح دهسال پیش بس ضعیف تر شده است؛ عملاً آنان رابه زیر خط فقر سوق داده است. بنابراین تضاد موجود بین معلمان و دولت وحکومت از طریق مذاکره قابل حل نیست. حل مشکلات معلمان با حل مشکلات بقیه مزدبگیران، از کارگران گرفته تا بازنشستگان که در همین سال ها در کف خیابان ها برای گرفتن حق خود به مبارزه ادامه داده اند، گره خورده است.
سوم – در صد سال گذشته معلمان واصولا جمع فرهنگیان نقش مهمی در تغییرات جامعه ایران بعهده داشته اند. رژیم جمهوری اسلامی چون ایدئولوگ هایشان چنین تصور می کنند که ” پیام و خطبه و الهام ” نقش تعیین کننده را برای جلب پشتیبانی از نظام ولایت فقیه دارند از همان آغاز حکومت تلاش کرده اند دانشگاه ها و مدارس را تسخیر کنند و به شستشوی مغزی دانش آموزان ودانشجویان بپردازند. سراسر ایران دانشگاه و مدرسه در این سال ها برپا کردند تا هم منبع درآمدی بسازند وهم با گذراندن آموزگاران از فیلتر ایدئولوژی اسلامی در استخدام، به سلطه ی خود مطمئن شوند. چقدر این آموزش؛ باور مادیگرایی تاریخی و دیالکتیکی درست است که مرتجعان با شیوه تفکرشان هیچگاه تن به حقیقت نخواهند داد وتنها با زور واجبار است که تن به آن میدهند. همانطور که به درستی معلمان می گویند حق گرفتنی است، دادنی نیست زیرادر کشور ما مرتجعان بر سر کارند. نتیجه را امروز می بینیم. با این اعتراض سراسری معلمان، معلوم شد رژیم جمهوری اسلامی در رسیدن به هدف خود با شکست کامل روبرو شده است. در ایران امروز بیش از صد هزار مدرسه موجود است . اکثریت جوانان این مدارس مجهز به ارتباطات جمعی، معلمان آنها متشکل ودر ارتباط باهم، تا حدی که توانستند در دوروز تحصن واعتراض دور افتاده ترین نمایندگان مدراس را به میدان جلب کنند.
چهارم – اول ماه مه گذشته پانزده تشکل مستقل کارگری برنامه ای را برای پیشروی به جلو در برابر کل جامعه انتشار دادند. آنها در این بیانیه تنها به مطالبات معیشتی طبقه خود بسنده نکردند. دریا دیده بودند ودل به در یا بستند، خواست همگانی ستمدیدگان و استثمار شدگان را در مقیاس کل جامعه از بلوجستان تا کردستان وآذربایجان واز خوزستان وفارس تا خراسان وگیلان وگرگان ومازندران را پوشش دادند، سرزمین هایی که همه جا معلمان عزیز ما در شرایط بسیار سختی خدمت می کنند. ادامه مبارزه و کسب پیروزی در گام بعدی تقویت این بیانیه پانزده تشکل و ایجاد یک اتحاد بزرگ سراسری تشکل های مستقل کارگری و تشکل های متحد معلمان است. ایران امروز با توجه به فرو ماندگی حکومت وتهدید های جنگ طلبانه اسرائیل ومتحدانش احتیاج به اتحادی سراسری از کلیه تشکل های مستقل دارد تا بتواند حق خود را با نیروی وسیع و متحد خود بگیرد.
حزب رنجبران ایران همچنان استوار درسمت کلیه مبارزات توده کارگران وزحمتکشان، زنان وبازنشستگان، دانشجویان ومعلمان ایستاده و از خواست های آنها دفاع می کند،
حزب رنجبران ایران برای اتحادی سراسری از تشکلات مستقل کارگری، معلمان، دانشجویان، بازنشستگان براساس نکات مشترک آنها مبارزه می کند و خواها ن ایجاد یک آلترنا تیو کارگری در مقال آلترناتیو های بورژوازیست
حزب رنجبران ایران براین باور است که تنها انقلاب سوسیالیستی است که حق واقعی اکثریت عظیم ستمدیدگان و استثمارشوندگان را می تواند با سرنگونی نظام سرمایه داری حاکم تامین کند
پیش یسوی اتحاد سراسری تشکلات مستقل کارگران ومعلمان
سرنگون باد نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی
دستهای مرتجعان محلی وامپریالیستها از ایران کوتاه
زنده باد سوسیالیسم
روز رفقای رنجبری بخییر. مدتهاست بفکر تماس برای یافتن رسول شبانکاره و محمد تهرانی هستیم اگر اطلاعی از انها دارید به شماره تلفن سازمان مستضعفین در المان شهرک هولسلار پیامک کنید .منالله توفیق پادشاه پاول ازاد فرد ۶۵.تلفن سازمان ۲۴ ساعت <<هست.۰۰۴۹۰۳۸۷۶۸۹۰۰خونه شخصی پاول ازاد فرد. در هولسلار و تلفن هندی.۰۱۵۲۵۴۱۸۹۶۲۶ هست مواظب موزدوران شاه و خمینی باشید .