Skip to content

www.ranjbaran.org

  • خانه
  • اسناد حزب
  • آرشیو نشریه رنجبر
  • کارگری
  • دیدگاه و مقلات
  • زیست محیطی
  • زنان
  • ویدیوها
  • جانباختگان
  • تماس با ما
  • آثار کلاسیک مارکسیستی

www.ranjbaran.org

کمونیستها و جنبش کارگری!

حزب رنجبران ایران, 1. نوامبر 2024

سالهاست که بحثی تمام نشدنی در میا ن نیروهای چپ ایران جریان دارد دائر بر این که در تشکیل‌یابی کارگران سندیکا خوب است یا شورا ؟ مجمع عمومی خوب است یا کمیته‌های مخفی کارخانه؟ تشکل‌یابی باید مستقل از دولت و احزاب باشد یا نه؟ و غیره.

گرچه طرح چنین مسائل و بحث‌هائی بی‌فایده نبوده و کمک به بالا رفتن درک این نیروها به مسائل مربوط به سازمان‌یابی کارگران می‌شود، اما چنانچه این بحثها در همین حد باقی مانده به سطح برنامه عمل نرسند، که مربوط به حیطه شیوه تاکتیک مبارزه برای پیش برد امر سازماندهی می شود و در آن اصولا بالاجبار تحلیل مشخص وضع مشخص ایران آرایش طبقاتی در آن پیش می آید ـ در آن وقت چنین کاری نه باعث ارتقاء مبارزات کارگر در ایران می شود نه به از بین بردن تشتت نظری در میان نیروهای چپ منجر می گردد.

به بررسی نقطه نظرات مطرح شده بپردازیم:

استدلالاتی که معمولا در زمینه مناسب یا غیر مناسب بودن نوع تشکل می‌شوند، از اینجا آغاز می‌گردند که سندیکاها اتحادیه‌های کارگر ی در سطح جهان اساسا رفرمیست سازشکار از آب در آمده‌اند.’ رهبران آنها نوکران سرمایه‌داری شده‌اند نتیجتا این تشکل‌ها نه تنها از حقوق کارگر دفاع نمی کنند، بلکه مانع پیشروی جنبش کارگری در جهت احقاق حقوق کارگران شده و آنها را به سازش می کشانند. از این واقعیت موجود برخی نتیجه می گیرند پس باید در ایران با ایجاد سندیکا و اتحادیه‌ی کارگری مخالفت کرد و بر لزوم ایجاد شوراها که پیش‌رفته‌ترین نوع تشکل کارگری و محصول دوران انقلابی هستند، پا فشاری نمود که هم سیاسی هستند، هم سیستم انتخابی غیر بوروکراتیک دارند هم کارگران را برای اداره‌ی قدرت آماده می سازند… برخی حتا یک گام به پیش‌نهاده و می‌گویند اگر جنبش کارگری لغو کار مزدی را در ستور کار خود قرار ندهد به آلت دست بورژوازی تبدیل می شود.

اگر افکارمان را از آسمان بی مرز پروازهای ذهنی پائین آورده و پا در زمین مشخص مبارزات طبقاتی جاری بگذاریم عین را مبداء حرکت خود قرا ر دهیم اوضاع به گونه‌ای دیگر پیش می‌رود، فارغ از تصورات ما! در هر جامعه‌ی طبقاتی، مرزهای مشخص به دقت علوم ریاضی بین طبقات کشیده نشده‌اند. طبقات متضاد و متخاصم تا حدی درهم فرو میروند، درست به مثابه دو کشتی‌گیری که برای شکست رقیب به هم می چسبند و از فنونی که یاد گرفته‌اند و با استفاده از فرصتها و اشتباهات رقیب می کوشند تا پشت او را به زمین برسانند. این درهم فرورفته‌گی برای شکست دادن رقیب اجباری است و نه دل بخواهی! بورژوازی طریق تطمیع و کشاندن کارگران یقه سفید به سوی خود در امر یک‌پارچه‌گی صف مبارزاتی کارگران اخلال ایجاد کرده و آنها را به تفرقه می کشاند. با امتیاز دادن به کارگران کشور خودی، رقابت بین کارگران مهاجر با آنها را شدت می بخشد، با استفاده از نیروی کار ارزان کارگران مهاجر و بی کار بازار سیاه در میدان عرضه و تقاضای نیروی کار ایجاد می کند، با دادن کار نیمه وقت و با مزد کم به زنان، کارگران تمام وقت تحت فشار قرار می دهد تا به شرایط سنگین استثماریش تن دهند و حتا احزاب کارگری به کج راه رفرمیسم و سازش طبقاتی می کشاند غیره. متقابلاً روشن‌فکران و صاحبان سرمایه‌ ورشکست شده به سوی پرولتاریا می آیند و پرولتاریا از توان آنها در امر پیش بردن مبارزات طبقاتی‌اش استفاده می‌کند. یا کارگران، در مبارزه برای کسب حقوق پایمال شده‌شان و در شرایطی که منسجم نیستند، مبارزه را گام به گام پیش می برند و از اول به آخرین حربه ی موثرشان که قیام قهرآمیز است، دست نمی زنند و در هر لحظه‌ی مشخص و به نسبت وضعیت آرایش و توان عینی و نه صرفا ذهنی خود، حتا بعضا به سازش موقتی با بورژوازی می پردازند؛ یعنی با بورژوازی کنار می آیند تا به بخشی از هدف مشخص خود برسند. طبعا هرچه کارگران در شرایط مشخصی سازمان یافته تر بوده و پیشروان جنبش کارگری در راس مبارزات آنها قرار گرفته و تاکتیکهای مناسب مبارزه را در پیش بگیرند، مبارزات کارگری قاطعانه‌تر پیش خواهند رفت.

نقطه نظراتی که وظیفه‌ی عنصر پیشرو را در مبارزه‌ی طبقاتی، به عهده‌ی کل طبقه‌ی کارگر می گذارد و یا بدون تحلیل دقیق از اوضاع آرایش طبقاتی، کارگران را دعوت به مبارزه در پیشرو ترین سنگرها می کند و در غیر این صورت تلاش مبارزاتی کارگران را با انگ رفرمیسم سازشکاری جواب می دهد، نه تنها به رشد جنبش کارگری کمک نمی کند، بلکه آن را ناخواسته به پاسیویته، آشفته فکری و نهایتا به شکست می کشاند.

درک این نکته ابتدائی چندان مشکل نیست که هر مبارزه کارگری علیه سرمایه‌داری، که به ضعف صاحبان سرمایه بیانجامد، یا در چارچوب منافع صنفی‌شان باشد، مبارزه‌ای  است ضد سرمایه‌داری که هدفش جلوگیری از استثمار افسار گسیخته کارگران است و بیرون کشیدن بخشی از ارزش اضافه تولید شده‌شان از حلقوم سرمایه‌داران؟ هرچند هم که در تحلیل نهایی رفرمیستی باشد. از آن جمله‌اند مبارزه برای بالا بردن مزد کارگران با در نظر گرفتن تورم و گرانی، مبارزه برای بیمه بهداشت، درمان و بی‌کاری، مبارزه برای ایاب و ذهاب مجانی کارگران به کارخانه، غذا و شیر مجانی به هنگام کار، ایجاد مسکن مجانی، کم کردن ساعات کار، ایجاد مهد کودک و شیرخوارگاه در محل کار زنان مزد برابر در مقابل کار برابر زنان با مردان، آموزش حرفه ای و سوادآموزی مجانی، مبارزه برای ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری و غیره و غیره، ماهیتی ضد سرمایه و سوسیالیستی دارند و کارگران در مکتب این مبارزه تدریجا پرورش یافته و سیاسی می شوند.

البته پیشروان کارگری خواست کارگران را در چارچوب مسائل و خواسته‌های ذکر شده در بالا محصور نمی کنند و می دانند که به این خواستها سرمایه‌داران هرگز به طور تمام و کمال و حتا نیمه تمام و کمال پاسخ نخواهند داد و لذا از یک طرف کارگر را در این مبارزه‌ی  مشخص متشکل می کنند و از سوی  دیگر آگاهی سیاسی آنها را بالا می برند تا به این نتیجه برسند که باید قیام کرده و قدرت سرمایه را به زیر بکشند.

بنابر این، عدم دفاع قاطعانه از خواستهای به حق کارگر به بهانه ی رفرمیستی بودن آنها، کوته بینانه و فارغ از زمان و مکان می باشند و کوچکترین انعکاس مثبتی هم در میان کارگران نخواهند یافت. طبقه‌ی کارگر به‌طور روزمره و هر ساعت و هر دقیقه با بورژوازی بر سر بهبود وضعیت معیشتی و  سازمانیابی‌اش درگیر است پشتیبانی از این مبارزه به حق است .

مشکل دیگر این است که یا اتحادیه‌های کارگری بنابه تعریف سازشکار یا رفرمیست هستند یا عامل دیگری در کارشان اخلال می کند؟ اگر به تاریخ مبارزات سندیکائی توجه کنیم در صد و اندی سال گذشته این تشکل‌ها اساسا تحت نفوذ حزب سوسیال دموکرات، کمونیست یا رویزیونیست بوده و به‌طور غیر اساسی نیز تحت تاثیر احزاب بورژوائی قرار داشته‌اند. غلتیدن احزاب سوسیال دموکرات به اپورتونیسم و رفرمیسم در رشد مبارزات کارگران وقفه‌ی بزرگی ایجاد نمود. “سازمان کارگری سوئد، “نیروی کارگری” فرانسه غیره از آن جمله‌اند. “کنفدراسیون عمومی کارگران” فرانسه تا زمانی که حزب کمونیست فرانسه تا حدی که انقلابی عمل می کرد، رفرمیستی نبود و زمانی که این حزب به رویزیونیسم، رفرمیسم و پارلمانتاریسم گروید، این سازمان کارگری نیز تغییر ماهیت داد.

بدین ترتیب، سندیکا می تواند سرخ باشد یا رفرمیست و حتا زرد، نسبت به این که چه خط مشی طبقاتی بر آن حاکم است. لذا معیار سنجش یا سندیکا نه شکل آن بلکه محتوای برنامه‌ی آن است و عمل کردش در آن راستا. چپ‌های جدا از طبقه کارگر ایران چه بخواهند و چه نخواهند، احزاب مختلف موجود در جامعه در تشکل‌های کارگری نفوذ کرده و می کنند تا از آنها به سود خط طبقات خود بهره ببرند. بنابرین در طبل توخالی استقلال تشکل‌های کارگری از احزاب کوبیدن بی‌حاصل است. باید آنها نت ناجور خود را کنار بگذارند بر طبل “پیش به سوی پیوند با کارگران و جنبشهای کارگری” “ایجاد تشکل‌های کارگری مستقل از ارتجاع حاکم” بکوبند. شوراها نیز تنها زمانی می توانند درست عمل کنند که تحت هدایت خط درست قرار گیرند و نمونه ی عمل کرد شوراهای کارگران در روسیه قبل و به هنگام انقلاب اکتبر در برابرمان هست تغییر خط تنها رفرمیستی سازشکارانه به انقلابی سخن زیاد رفته است!

هر اندازه خط کمونیستی در درون جنبش کارگری نفوذ داشته باشد، به همان نسبت تشکل‌های کارگری انقلابی عمل خواهند کرد لذا باید شکل گذشت و به محتوا پرداخت و دید در شرایط مشخص ایران چه شکلی قابل تحقق است با چه محتوائی.

با این مقدمه به وضعیت مشخص ایران بر میگردیم:

در ایران نظامهای استبدادی چه شکل سلطنت زمینی “خدا” چه در شکل سلطنت آسمانی “ولایت فقیه”، هیچ گاه حق مسلم کارگران را در متشکل شدن به رسمیت نشناخته‌اند. کارگران حق اعتصاب ندارند. اگر قرار است تشکلی کارگری درست شود، باید حتما فرمایشی باشد و در خدمت صاحبان سرمایه. تشکلهای چپ مدافع کارگران نیز به سهمناک‌ترین شکلی سرکوب شده و می شوند و یا از طریق نفوذ خطی یا فردی به انشعاب و داغان شدن کشانده می شوند. جنبش کارگری از داشتن ستاد سیاسی رهبری کننده‌ی پیشرو خود حزب کمونیست واحد سراسری محروم است. در چنین شرایطی، تعدادی از فعالین کارگری در ایران، که ضرورتا هم از نظر فکری یکدست نیستند، برای ایجاد تشکل مستقل کارگری ـ مستقل از دولت و کارفرمایان تلاش می‌کنند. سازمان جهانی کار هم‌سوئی با سیاست امپریالیستی به منظور ایجاد تغییراتی در ایران به نفع نفوذ افسار گسیخته‌تر سرمایه‌های فراملی بر بازار کار ایران، زمانی تا حدی فشار بر دولت ایران وارد کردند تا در ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری دخالت نکند و همان‌طور که میدانیم پس از مدتی رفت آمد به ایران، اینان تشکل‌های فرمایشی شوراهای اسلامی و خانه‌ی کارگر را به مثابه تشکل‌های کارگری به رسمیت شناختند، فعالین کارگری از این فرصت و شکاف به وجود آمده استفاده کرده خواستهای خود را مطرح کردند و بالاخره طی نامه‌ای با امضای بیش از ٤ هزار کارگر به سازمان جهانی کار، اجازه تشکیل تشکل مستقل خود نمودند، هرچند که این تاکتیکی بود که می توانست در رابطه با این سازمان سازشکار جهانی ماهیت ارتجاعی وزارت کار ایران توهم آفرین باشد، تاکتیکی بود در خدمت به سازمان‌یابیشان. شاید همین جا بی مورد نباشد ذکر کنیم که اگر برای جلوگیری از سنگسار یا اعدام مبارزین سیاسی، یا جلوگیری از محاکمه‌ی کارگران و فعالین دستگیر شده در اول ماه مه سال پیش در سقز، توسل اکثر سازمان‌های چپ به مراجع بین‌المللی که اساسا دست پخت سرمایه‌داری جهانی هستند، درست بود، چرا به محض اینکه کارگران در ایران، ابتکاراتی نظیر آن را می‌زنند، باید مورد سرزنش قرار گیرند!

رژیم جمهوری اسلامی در برابر این خواست به حق کارگران با تراشیدن اشکالات قضائی وقت گذرانی تن نداد و تا آنجا که بتواند مقاومت خواهد کرد. اما کارگران در این ماجرا ضرری نکرده‌اند. اولا کارگرانی که نسبت به رژیم هنوز متوهم هستند از توهم بیرون خواهند آمد. ثانیا استبدادگری رژیم در انظار جهانیان روشن‌تر خواهد شد. ثالثا زمینه مناسبی فراهم می‌شود تا اگر کارگران مستقلاً دست به کار شدند، دلیل قانع کننده‌ای قانونی در برابر رژیم داشته باشند. بیهوده نیست که رژیم برای جلوگیری تشکل‌یابی کارگران، آنها را به مسایل حقوقی می کشاند تا به آنها بگوید که از نظر قانونی تشکل‌های کارگری موجودند و شما باید به آنها بپیوندید! اما وضعیت جهان و منطقه به گونه‌ای است که رژیم دست چندان بازی هم ندارد. طبعا بعد از این فعالیتهای مشخص اگر فعالین کارگری دست روی دست بگذارند و کاری در جهت تشکل‌یابیشان نکنند و مستقلاً به این کار نپردازند، آنگاه باید مورد انتقاد قرار گیرند و عوامل سازشکار در درون آنها باید شناسائی شوند.

پیش بردن مبارزات مشخص بر اساس آموزش کمونیسم علمی یعنی “حق داشتن، سود جستن و اندازه نگهداشتن” باعث می شود تا جنبش کارگر بتواند فعالیت‌اش را تداوم بخشیده و پاسیو نشود. آیا باید از عمل کرد درست کارگران نساجی کردستان در برخورد به رفقای کارگر اخراجی و دیگر خواستهایشان انتقاد کرد چون صد در صد همه‌گی خواسته‌ها تحقق نیافتند؟ آیا معیار ما در مبارزات مشخص و در شرایط دفاعی باید ماگزیمالیستی باشد تا از مبارزه‌ی انجام گرفته راضی شویم؟

چپی که مدعی دفاع از طبقه‌ی کارگر است، موظف است با سیاست کنار گود نشستن و لنگش کن، که توسط برخی تشکل‌هائی اسم بی مسمای” کارگری” بر روی خود گذاشته‌اند ارائه می شود، قاطعانه مرزبندی کند و برای پیوند با طبقه‌ی کارگران و جنبش‌های کارگری صمیمانه بکوشد و اگر چنین کند خواهد دید که در عمل مسائل به گونه‌ای دیگر مطرح می شوند و راه حل دیگری را می طلبند که با ایده‌آلیسم فرسنگ‌ها فاصله دارد.

به علاوه اگر کمونیست‌ها خود متشکل نشوند و سازمان پیشرو و ستاد رهبری کننده‌ی واحدی به وجود نیاورند و برعکس در تفرقه و پراکنده‌گی نظری سازمانی پافشاری کنند، چه گونه به خود اجازه می دهند به کارگرانی که در عمل و در وسط گود مبارزه‌اند، رهنمود چنین یا چنان کنید را بدهند، مگر این که خودشان نیز به وسط گود مبارزه بپرند!

آنچه که امروز برای جنبش کارگری ایران فوریت درجه‌ی اولی برخوردار است، ایجاد تشکل سراسری واحد و مستقل از کارفرما و دولت است. در این راه نیروهای چپ باید از طریق شرکت فعالانه در مبارزه‌ی کارگران، به آنها کمک کنند تا این مبارزه را به پیروزی برسانند درعین حال آنها را برای نبرد سیاسی آینده بسیج نمایند. جدا نمودن جنبش کارگری از پیشروانش، کار ضد انقلاب است. زیرا جنبش کارگری مشتمل است بر پیشروان، میانه روان و عقب مانده‌ها که باید جمله‌گی در صف واحدی به نبرد بپردازند. اما این تنها وظیفه‌ی پیشروان است که با متحد شدن خود بتوانند در وهلەی اول میانه روان را به سوی اتحاد با خود جلب کنند نهایتا هر دو به جلب عقب مانده‌ها اقدام کنند. پاسخ صریح دادن به این واقعیت، یعنی حرکت در به پیش راندن جنبش کارگری برای کسب قدرت و به دست آوردن حق تعیین سرنوشت خودشان!

 “به من نگو چه می گوئی، به من بگو چه میکنی” ـ لنین ـ آمپیریو کریتیسیسم

١٩ آپریل ۲۰۰۵ ابراهیم

دیدگاه

راهبری نوشته

Previous post
Next post

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

رنجبر ۲۴۱دریافت
رنجبر ۲٤٠دریافت
رنجبر ۲۳۹دریافت
رنجبر ۲۳۸دریافت
رنجبر ۲۳٧دریافت
رنجبر ۲۳۶دریافت
رنجبر ۲۳۵دریافت
رنجبر ۲۳۴دریافت
رنجبر ۲۳٣دریافت
۲۳۲دریافت
رنجبر ٢٣١دریافت
رنجبر ٢٣٠دریافت
رنجبر شماره ۲۲۹دریافت
رنجبر شماره ۲۲۷دریافت
رنجبر شماره ۲۲٨دریافت
©2025 | WordPress Theme by SuperbThemes