تحولات آمریکا
کشته شدن جورج فلوید توسط پلیس نژاد پرست آمریکا؛ باعث اعتراضات به نه تنها بی حقوقی سیاه پوستان در آمریکا بلکه اعتراض به نژادپرستی به سرتاسر جهان گسترش یافته است. در مدتی کوتاه آمریکایی ها در شهرهای گوناگون آمریکا در دفاع از حقوق سیاهان آمریکا به خیابانها ریختند و حمایت خود را از مبارزه علیه نژاد پرستی اعلام کردند. تهدیدهای رئیس جمهور آمریکا ترامپ مبنی بر بکار گیری نیروی ارتش در سرکوب تظاهرات هم نتوانسته
مردم معترض را به خانهها برگرداند و تظاهرات با شور و شوق توسط هزاران شهروند آمریکایی از گروههای مختلف نژادی و قومی دست در دست هم ادامه دارد.
شکست تهدیدات ترامپ با همه فحاشی و لجن پراکنی که علیه گروههای معترض در خیابانها کرده است ؛ باعث خشم و اوج گیری تظاهرات و مقابله بیشتر با سیستم راسیستی آمریکا شده است. ترامپ برای سرکوب این تظاهرات که ریشه در اعماق جامعه و سیستم راسیستی آمریکا به لحاظ تاریخی دارد، به تهدید، فریب مذهبی ؛ وابسته کردن آن به خارج از کشور، تروریست خواندن گروهها، فحاشی به معترضین و کشاندن نیروهای نظامی به شهرها متوسل شده است.
شکل گیری ساختارهای اجتماعی آمریکا یک روزه شکل نگرفته است بویژه که مسئله زورگویی به سیاه پوستان آمریکا با تاریخ سرمایه داری آمریکا گره خورده است از زمانی که آمریکا در حال شکل گیری بود ، سرمایهداری آمریکا با خشونت و کشت و کشتار و دزدی مردم آفریقا را به صورت اسیر و برده برای کار بر روی زمینهای اشغال شده به آمریکا آورد. سرمایهداری آمریکا بعدها حقوق سیاه پوستان را در قانون به رسمیت شناخت ولی هیچ وقت آنرا بطور واقعی در جامعه اجرا نکرد. این اولین باری نیست که فردی سیاه پوست بدون هیچ دلیلی توسط پلیس آمریکا کشته می شود و هیچکس هم جوابگوی آن نیست و دادگاهها همیشه پلیس را در این قتل ها تبرئه کردهاند.
در تاریخ آمریکا ما بارها با اعتراض به سیستم نژاد پرستی روبرو بودهایم که با خشونت لجام گسیختهای از طرف دولتهای آمریکا جواب گرفته است. اما چرا در دور جدید مبارزه علیه بی حقوقی سیاهان و ضد نژادپرستی چنین گسترده و همه گیر شده است؟ علت را باید در بحران اقتصادی دید که تمامی جهان سرمایه داری را در بر گرفته است. این اعتراضات در سرتاسر جهان جدا از همبستگی بینالمللی بین مردم ستمدیده و استثمار شده ؛ بخشی از مبارزه بشریت برای رهایی از قید نظام طبقاتی است.
جهانی شدن، همانطور که برای سرمایهداری رهایی از قوانین دست و پا گیر دولتی را به همراه آورده است و تولید را به یک زنجیره جهانی با ارتباطات دائم حتی دقیقهای کشانده است؛ باعث تنیدگی و درهم آمیختگی جوامع بشری در بسیاری از زمینه های دیگر نیز شده است. سرمایهداری جهان را بخاطر سود خود، همشکل می کند و در این کار بزرگترین تولید کنندگان جهانی یعنی طبقه کارگر و زحمتکشان همه کشورهای جهان را در ارتباط تنگاتنگی با هم قرار میدهد. به همین دلیل تحرکات و تغییرات در اردوی کار و سرمایه در هر نقطه جهان موجوار بر دیگر بخشهای آن در کشورهای دیگر تاثیر می گذارد. حمایت صدها شهر در جهان در حمایت از مردم آمریکا علیه نابرابری و بی عدالتی از همین تاثیری است که جهانی شدن بر جوامع بشری گذاشته است.
تا زمانی که آمریکا به عنوان سرکرده واقعی امپریالیستهای جهان بود و رقبای آمریکا هنوز نیروی مطرحی برای رقابت نبودند؛ سرمایهداری آمریکا مشت آهنین علیه اعتراضات اجتماعی از جمله علیه نژاپرستی میایستاد، ولی با بحران اقتصادی که در حال بزیر کشیدن آمریکا به عنوان یک ابرقدرت امپریالیستی از اریکه سرکرده گرایی جهان است، امکان بکار برد مشت آهنین علیه مردم از دولت آمریکا عملا گرفته شده است (نه کاملا). با وجود این که در این مقطع هنوز امکان مانور وجود دارد و جناح دمکراتهای آمریکا میخواهند بصورتی کاملا فریبکارانه از این جنبش سوء استفاده کنند از حقانیت تاریخی این جنبش کم نگشته و نخواهد گشت.
رفتار و حرکات دولت ترامپ و مقایسه آن با رژیم جمهوری اسلامی نشان می دهد که آنها ازیک جنس هستند. خامنهای در سخنرانی ۸۸ میخواست تن علیل خود را فدای اسلام کند و ترامپ با بلند کردن انجیل همان فریب را بصورت دیگری القاء میکند. هر چه بحرانهای اجتماعی و مبارزه طبقاتی در جوامع شدت میگیرد، رژیمهای حاکم بیشتر به فریب مذهبی متوسل میشوند.
اینرا سالها پیش رهبران پرولتاریا روشن کردند که بعد از اینکه نظام فئودالیسم توسط بورژوازی درهم کوبیده شد و بورژوازی خود را در برابر پرولتاریا به مثابه یک طبقه پیشرو و گورکن خود دید؛ با کمک گرفتن از مذهب در جهت تحمیق طبقات فرودست جامعه دست دارودستههای مذهبی را بازگذاشت و بودجههای هنگفتی را برای به اسارت کشیدن کارگران و زحمتکشان خرج کرده است. مذهب به مثابه سلاحی که سرمایهداری از آن برای درهم شکستن خواستهای محقانه مردم معترض استفاده می کند، موضوع تازهای نیست. اما توسل به چنین فریب آشکاری توسط ترامپ و دفاع پاپ از اعتراضات مردم، نقش فریبکارانه آنها را در دروغگویی و دودوزه بازی نشان میدهد.
کرونائی که همچنان به کشت و کشتار مشغول است و میلیونها کارگر بیکار، از عواملی میباشند که چهره جوامع را تغییر داده و خواهد داد. آنچه که روشن است بحران سرمایهداری به طرف عمق و شدت بیشتری گرایش دارد. در عین حال کارگران جهان از بی حقوقی و بی عدالتی به تنگ آمدهاند. جنبش جلیقه زردها و جنبش اخیر در آمریکا، یعنی در بالاترین قلههای جهان سرمایهداری خبر از تحولات تازه ای در کل نظام سرمایهداری و توسعه و رشد مبارزات اجتماعی دارد. جنبشی که علیه نژادپرستی در آمریکا جریان دارد تاثیرات بزرگی بر جامعه آمریکا خواهد داشت. از هم اکنون یخ نفرت نژادی که سرمایهداری آمریکا دو قرن سعی کرده است آن را نهادینه کند در حال آب شدن است. مشتهای سیاه و سفید و زرد و سرخ هماهنگ علیه دولت بالا میرود. جامعه آمریکا جدا از رنگ و نژاد علیه سرمایه و حاکمان بزرگترین دولت سرمایهداری جهان متحد خواهد شد. تجربه این جنبش حتی اگر با سرکوب و تحقق بخشی از خواستههایش به صورت تظاهرات وسیع اجتماعی ادامه پیدا نکند برای بشریت که قصد کرده است به جامعه طبقاتی نقطه پایانی بگذارد، ارزش تاریخی خواهد داشت.
این مقاله در بحبوحه درگیریهای خیابانی در آمریکا نوشته شده است. اما روند اوضاع نشان داد که تحولات چه در آمریکا و چه در کل جهان سرمایهداری در راه هستند. از یک طرف تودهها هر چه بیشتر به خیابانها سرازیر میشوند از طرف دیگر بحران سیستم سرمایهداری، عناصر فاشیستی را هر چه بیشتر به روی صحنه سیاسی کشورها میآورد. اما نبرد طبقاتی بین کارگران و زحمتکشان جهان از یک سو و امپریالیستها و دیگر دولتهای سرمایهداری در حال تغییر بسود فرودستان است.
ع.غ