از نامههای رسیده
هیئت تحریریه نقد رفیق را به نویسنده مقاله فرستاد و جواب رفیق را هم دریافت کرد. هیئت تحریریه برای آشنایی بیشتر خوانندگان با نظرات رفقای دست اندر کار در نشریه رنجبر هر دو نوشته را چاپ می کند.
رفقای عزیز با درود فراوان به شما،
در رنجبر شماره 180 در مقالهای تحت عنوان «جبهه ی متحد ضد فاشیستی چگونه شکل گرفت» در صفحه 3 ، بالای ستون آخر میخوانیم: «آزمایش انواع و اقسام سلاحهای کشتار جمعی، گسیل
نیروهای نظامی به اطراف کشورهای دیگر، آزمایشات هولناک سلاحهای بیولوژیک، اعمال قهر و زور شبه فاشیستی به صورت محاصره اقتصادی کشورها، به ویژه از جانب آمریکا، و دخالتهای مستقیم در امور کشورهای دیگر، مثل دخالت آمریکا، روسیه و ایران در امور سوریه، دخالت آمریکا و ایران در امور عراق، دخالت چین در امور هنگ کنگ و تایوان، همه و همه به تنش و نا آرامی در جهان میافزاید.»
که مرا وادار به جلب توجه شما به نکته مهمی در این نقل قول کرد. فکر نمی کنید این برخورد به دولت چین که در اوضاع کنونی حالت دفاعی را در مقابل راس نظام دارد نارواست. از این گذشته هونگ کنک از سال 1999 از امپریالیسم انگلیس باز پس گرفته شد و قانوناً متعلق به کشور چین می باشد، این آمریکاست که در امور داخلی هنگ کنگ «دخالت» می کند، نه چین. نگارنده اسم خود را نیز در پایین مقاله خود نگذاشته یعنی اینکه این موضع حزب رنجبران است. در هر صورت خواستم نظر شما را در این مورد جلب کنم.
با احترام،
عطار
جواب نقد:
با درود فراوان به رفیق منتقد مقاله «جبههی متحد ضد فاشیستی چگونه شکل گرفت»
در مورد نقد شما مایل هستم چند نکته را توضیح دهم:
۱- امروزه به درستی میبایست نوک تیز حمله تمام انقلابیون جهان به سمت امپریالیسم آمریکا نشانه رود. این یک سیاست درست است که حزب رنجبران آن را مصرانه دنبال میکند. ولی این بدان معنا نیست که سیاستهای امپریالیست دیگر را که تلاش میکند جای امپریالیسم آمریکا را بگیرد، افشا نکنیم. اگر ما در افشای سیاستهای ارتجاعی چین، نکوشیم، وظیفه اساسی خود را که بالا بردن هوشیاری مردم به ویژه طبقه کارگر از امپریالیسم نوخاسته چین است و احتمالاً در آیندهای به دشمن اصلی بشریت تبدیل خواهد شد، انجام ندادهایم و خاک به چشم پرولتاریا پاشیدهایم. ما میبایست در عین مبارزه متمرکز علیه دشمن اصلی بشریت تمام دشمنان را افشا کنیم. به ویژه پرده برداشتن از سیاستهای مخرب امپریالیستی که تلاش میکند جای دشمن اصلی را پر کند، در این افشاگری جای خاصی دارد.
۲- هنگ کنگ را دولت بریتانیا به خود ملحق کرده بود. این یک عمل الحاقگریانه امپریالیسم انگلیس بود. امپریالیسم یعنی دامن زدن به ستمگری ملی و کشوری، که در شکل الحاق خود را نشان میدهد. مردم هنگ کنگ با الحاق خود به امپریالیسم انگلیس مبارزه میکردند. ولی این امر به هیچ عنوان بدان معنا نبوده و نیست که با الحاق خود به کشور دیگر موافق بودند. هنگ کنگ یک کشور است - با تمام خصوصیات و ویژگیهای آن؛ سیستم اداری، واحد پول ویژه، یک دولت مرکزی و غیره - در این کشور کوچک، طبقات مختلفی وجود دارد، مثل همه کشورهای دوران سرمایهداری.
پرولتاریای هنگ کنگ به عنوان یک طبقه هنوز اعلام نکرده است که با الحاقاش به کشور چین موافق است. اکثر مردم با این الحاق ولی مخالفند. به نظر من حزب رنجبران با پشتیبانی کامل از حق ملل در سرنوشت خویش تا جدائی و ایجاد دولت مستقل، با هر الحاق اجباری ملتها و کشورها - حتی اگر این کشور کوچک در گذشته جزیی از کشور بزرگ مدعی بوده باشد - به کشور دیگر به ویژه کشورهای بزرگ امپریالیستی مخالف است. این امر از ذات آزادی طلبانه جهان بینی پرولتری برمیخیزد و لنین آن را در کتاب «امپریالیسم به مثابه بالاترین مرحله سرمایهداری» به خوبی توضیح داده است. این که امپریالیسم آمریکا در هنگ کنگ و در جریانات سیاسی آنجا اعمال نفوذ مینماید، مانع افشای سیاست الحاق طلبانه دولت چین نمیشود. هم باید این را افشا کرد و هم آن را.
۳- در مورد تایوان نیز در بر همین پاشنه میچرخد.
من موافق کشور بزرگ هستم تا کشور کوچک. زیرا در کشور بزرگ پرولتاریای پر شمارتری علیه دولت مرتجع مبارزه میکند. لذا من موافق پیوستن هنگ هنگ و تایوان به چین هستم ولی این پیوستن باید داوطلبانه و طبق خواست اکثریت یک کشور و یا ملت باشد نه با زور. دولت چین زور اعمال میکند.
شاد و پیروز باشید
بهرنگ