اعلامیه و اطلاعیهها
در پیوند با جنبشهای تودهای و یکی شدن کمونیستها به پیش!
میلیونها تن از مردم آمریکا و جهان با تظاهرات سراسری خود در اعتراض به جنایت فجیع پلیس سفید نژاد پرست در خفه کردن جرج فلوید، سیمای عمومی جهان را ریشهای تغییر دادهاند. آنها نه تنها این جنایت پلیس بلکه بردهداری و نسل کشی مردم بومی را که از شرم آور ترین جنایت نژادپرستان سفید پوست است، هم محکوم کردند، مجسمههای برده داران و نژاد پرستان که حکومتهای سرمایهداری وقیحانه در میدانهای شهر با افتخار نصب کردهاند را لجن پاشیدند و بعضی را سرنگون کردند. آنها بر مجسمه وینستون چرچیل در مرکز شهر لندن نوشتند: “نژاد پرست" . چرچیل "قهرمان ملی" که در رای گیری 2002 بعنوا ن بزرگترین مرد تاریخ مردم انگلیس انتخاب شد به کمیسیون سلطنتی فلسطین در سال ١٩٣٧ چنین گفته بود:
"من باور ندارم كه کار بزرگ نادرستی نسبت به سرخپوستان آمریکا یا سیاه پوستان استرالیا انجام شده است. چرا که به این واقعیت معتقدم که نژادی برتر، نژادی با درجه بالاتر، نژادی با بینشی جهانی رفته و جای آنها را پر کرده است "
البته چنین نظری محدود به این دوره از تاریخ نمیشود. تبعیض نژادی، برتری طلبی و سلطهگرائی مستبدان خونخوار در منطقه ما سابقه تاریخی دارد. سرزمین ما بر اثر موقعیت و قدمتش مورد تاخت و تاز و تجاوز جنایت کاران و صاحبان قدرت داخلی و خارجی بارها قرار گرفته است.
رئیس جمهور آمریکا آقای دونالد ترامپ نیز از قماش چرچیل است. اصل و نسب پلیس نژاد پرست آمریکای امروز را باید در اروپای دیروز جستجو کرد این جنبش بدین دلیل جهانی شد که دشمن مشترک در مقابل مردم قرار گرفته است: نظام امپریالیستی.سراسری شدن اعتراض را باید به حساب ستم و تجاوز قرنی گذاشت که هیچ بودگان نسل اندر نسل زیر لگد تجاوز گران له شدهاند. هیچ جنبش انترناسیونالیستی و هیچ همبستگی جهانییی به گستردگی جنبش اخیر نبوده است. میلیونها انسان از جوان تا پیر، از هر رنگ و نژادی، زن و مرد به اعتراض برخاستند. برای درک این موضوع که چگونه این جرقه به آتشی گسترده تبدیل شد ه است باید به بحران ساختاری سرمایهداری نقب بزنیم وعلل آنرا از دل نظام سلطه گر واستثمارگر حاکم بیرون کشیم.
بزرگترین خدمت مارکس به بشریت اینست که توانست علل کلیه این تجاوزات و ستمگریها را باز یابد و توضیح دهد. مارکس یاد آور شد تاریخ بشر تاریخ طبقات و مبارزه طبقاتی است که در جریان آن طبقه مترقی، طبقه ارتجاعی را سرنگون میسازد و دیکتاتوری خود را برقرار مینماید. تاریخ جهان با تمام رشد نا موزون و تفاوتهای اقلیمی که تاثیر در روند آن داشته است، تاریخی است بهم پیوسته، بخوبی میتوان تبعیض و نژاد پرستی را که بازتابی از وجود طبقات، مبارزه طبقاتی است تا امروز در این تاریخ مشاهد کرد. در دوره کنونی هم نظام سرمایه داری بنابر ماهیتش که در پی سود بیشتر است در حل مشکلات تودهها، ناتوانی خود را نمایان ساخته است. علت وجودی ترامپ در حقیقت، همین وضع بحرانی جامعه آمریکاست . او رئیس جمهور دوران سقوط امپراتوری یانکیهاست. رئیس جمهور نژاد پرست شبه فاشیست نماینده راستترین جناح های سیاسی در برابر تودههای وسیع پائینی دنیای اقتصاد ایستاده و سیاست نفاق انداز و حکومت کن را در پیش گرفته است. گرایشهای راست فاشیستی زائیده دوران بحران سرمایهداری و به قدر رسیدن آنها و نبود تشکیلات راستین انقلابی واقعی در دل جنبش کارگریست. سرمایهداری جهانی در بحران ساختاری کمرشکنی که گرفتار آمده است کسانی چون ترامپ و خامنهای را احتیاج دارد؟ آنها از یک جنساند و شباهتهای زیادی بهم دارند. بر جسته ترین شباهتها دروغگوئی، بکارگیری انجیل و قران برای گول زدن مردم و بکارگیری زور برای خفه کردن مخالفان است. هر چقدر بحران عمیق تر شود، بر مشکلات تودهها خواهند افزود و برای ادامه حکومت خود بیشتر وبیشتر به زور وسرکوب مبادرت خواهند کرد.
مارکس درست گفت که از پنجه های طبقه سرمایه دار چرک و خون میچکد. امروزه سرمایهداری در سراسر جهان پنجههای چرکین و خون آلودش را با تفکر نژاد پرستانه برای ابدیت بخشیدن به برتری نژاد سفید پوست، به کار گرفته است.
با سرنگون کردن مجسمههای فوقالذکر مشکلات حل نمی شوند. مردم ما در سال 57 مجسمههای دیکتاتور قبلی را سرنگون کردند در آمریکا هم اباما (پسر سیاه پوست مهاجر) ی را به تخت ریاست نشاندند اما بحران ادامه یافت.چون حل ریشهای آن با حل تضاد کار و سرمایه میسر است.
حزب رنجبران ایران همبستگی خود را با میلیونها تن از مردمان جهان اعلام می کند و با تمام نیرو برای جهانی بدون تبعیض و علیه هر گونه نژاد پرستی، شونیسم ملی، سکتاریسم دینی و مذهبی، ستمگری جنسیتی مبارزه می کند. بر ماست که ریشههای طبقاتی نابرابریها و تبعیضات را جهت نوسازی افکار عمومی برای تحکیم پیوند مبارزهات مردم علیه سرمایه داری و امپریالیسم بر ملا سازیم.
خامنه ای که خود پنجههایش به کشتار کمونیستها و نیروهای آزادیخواه آلوده است وقیحانه با "محکوم کردن" جنایات پلیس آمریکا میخواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد و جنایات نظام ولایت مطلقه فقیه را پرده پوشی کند.
سلطنت طلبان و طرفداران رژیم شاهنشاهی سابق هم از سوی دیگر به نیروهای چپ و کمونیست که با حرکت تودههای وسیع مردم همسو شدهاند حمله میکنند که گویا مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی را فراموش کردهاند. سلطنت طلبان ادامه دهندگان دیکتاتوریهای دو هزار و پانصد سالهاند که برای ادامه حیات خود چشم در میآوردن و شکنجه میدادند. لذا نمی توانند از چنین جنبش عظیم جهانی دفاع کنند. آنها با هم هویت کردن خود با دارو دسته ترامپ عملا گور خود را میکنند.
باید همهی این اعتراضات و مبارزات را بهم پیوند داد، جهانی و سراسری بودن آن را تقویت نمود و پرچم یکی شدن بشریت مترقی را برای نبردهای پی درپی و نهائی در مقابل مشتی کوچک از صاحبان قدرت سیاسی به اهتزاز در آورد. در کشور ما و منطقه تودهها بارها در این سالها بپا خاستهاند. بهار عربی، قیام شهرهای بزرگ ترکیه، اعتراضات میلیونی کارگران و تهی دستان قاره پر جمعیت هند نمونه ای از انانند.
کمونیستها بعنوان جزیی از طبقه کارگر وظیفه دارند بخاطر پایان دادن به این دوران طولانی ستمگری، بدور از هرگونه سکتاریسم و گروه گرایی براساس اصول و برنامه ای مشخص منطبق با شرایط کنونی جهان و منطقه و ایران یکی شوند. و بدیل انقلاب سوسیالیستی را بعنوان تنها بدیلی که می تواند اکثریت عظیم مردم کار و زحمت را متشکل کند و نقطه پایانی به نظامهای بردگی و سرمایه داری باشد، به کارگران بنمایانند و توضیح دهند. هر چه وسیعتر در جنبشهای توده ای شرکت نمائیم، از توده ها بیاموزیم و برای یکی شدن کمونیستها مبارزه کنیم.
کارگران جهان متحد شوید
کارگران و ستم دیدگان جهان متحد شوید
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد سوسیالیسمِ حزب رنجبران ایران