بازهم رستاخیزی سراسری و بازهم مقاومت و جرات به مبارزه
صد سال مبارزه و مقاومت کارگران و فرودستان ، صد سال سرکوب و زندان وشکنجه اما و باز هم مبارزهی گستردهتر . چنین است صحنه اجتماعی ایران در صد سال گذشته.
از رضا شاه که با کودتای سید ضیا و اربابش انگلیس، تا از پسرش محمد رضا که با کودتای آمریکایی تخت و تاجش را حفظ کرد و تا دارودستهی خمینی داعشی که دستگاههای امنیتیاش این روزها مسلحانه
به جان تودههای زحمتکش قیام کننده افتادهاند اساسا بازور سرنیزه توانستهاند به حکومت خود ادامه دهند. تجربه رستاخیز دیماه 96 و رستاخیز عمومی امروز نشان بارزی است که مردم برای براندازی این نظام ستمگر ضد کمونیست و ا رتجاعی حاضر به جان فشانی هستند اما توازن قوا موجود نیست . دشمن تا دندان مسلح است، ستاد رهبری کننده دارد ، حزب سیاسی دارد ، و انواع تشکیلات خبر رسانی در اختیار دارد. در برابر و اما کارگران ورنجبران و قیام کنندگان بدون تشکیلات لازم وموثر در تقابل با آن ایستادهاند.
تجارب جمعبندی شده از کلیه انقلابات جهان نشان میدهد که بدون تشکیلات در سطوح مختلف امکان پیروزی کم است و چه بسا غیر ممکن است. کارگران ایران صد سال پیش حزب راستین پیشرو خود (حزب کمونیست ایران) را بوجود آوردند ولی چون نتوانستند ارتش مسلح خود را حفظ کنند بدست مشتی سربازان قزاق به سرکردگی رضا خان میرپنج شکست خوردند و سردار سپه با کمک انگلیسها سر کار آمد که با فرمان ضد کمونیستی معرف به قانون 1310 توانست جنبش کارگری ایران را مثل این دوره تار ومار سازد. شهریور بیست، و شکست فاشیسم در جهان و رسوائی رضا شاه در همکاری با نیروهای هیتلری در اواخر جنگ اورا هم به زیر کشید و بار دیگر نیروهای ضد فاشیست و سوسیالیستی برای سازماندهی خود فعال شدند. متاسفانه رهبری حزب توده ایران از تجربه دوران رضا شاه درس لازم را نگرفت، راه پارلمانتاریستی را در پیش گرفت و در هنگام کودتای ۲۸ مرداد سیاست تسلیم طلبی را پیشه کرد. در سالهای چهل که سازمان انقلابی حزب توده ایران با جدائی از حزب توده پرجم مبارزه قهر آمیز را به درستی بلند کرد با آن به مخالفت برخاست و راه خروشچفی سه مسالمت آمیز را تبلیغ نمود و در دوره دیکتاتوری جمهوری اسلامی به دنباله روی از خط امام چنان در غلطید که به هنگام سرکوب امکان هر مقاومتی را از دست داده بود.
اما خوشبختانه جنبش کمونیستی و کارگری با نقد این مشی انحرافی توانست راه انقلابی روشنی را برای ادامه مبارزه ترسیم کند. امروز کلیه احزاب و سازمان های مارکسیستی– لنینیستی که در نیم قرن گذشته به اشکال گوناگون برای ایجاد حزب پیشقراول پرولتاریایی، برای ایجاد تشکیلات وسیع کارگری و تودهای تلاش کردهاند، آگاهند که بدون نیروی مسلح سازمان داده شده پرولتری و تشکیلات رزمنده مردمی پشتیبان آن، شکست این دشمن خونخوار امکان پذیر نیست.
تجربه جنبشهای کشورهای عربی، تجربه جنبش عظیم 140 شهر ایران در دیماه 96 همه گواه براین است که بدون تشکیلات کمونیستی با کادرهایی از کارگران پیشرو ، بدون تشکیلاتهای تودهای شورایی و مستقل کارگری که از یک مشی عمومی طبقاتی پرولتری را پیروی می کند و بدون داشتن نیروی مسلح تطبیق داده شده با وضع کنونی سرکوب و خفقان، پیروزی غیر ممکن است.
حزب رنجبران ایران